14عمدهاى از تاريخ اين چند هزار سال در تاريكى فرو رفته است، اما نزديك به دو هزار سال آن را مىتوان خواند.
چندصد سال كه مردم نيمه ابتدايى حجاز با زنده داشتن آداب جاهلى، قداست حرم را آلوده ساخته بودند و چهارده قرن كه در آنجا تنها نام پاك اللّٰه برده مىشود و شعار مسلمانى برپاست.
حج امانتى الهى و ركنى از اركان اسلام و چهارمين ركن اين دين است. سه ركن پيش از آن، نماز، زكات و روزه است. 1 دربارۀ حج تا آنجا تأكيد شده است كه گفتهاند: اگر مسلمانى مستطيع به مكَّه نرود و بميرد، شايستۀ نام مسلمان نيست و بدو مىگويند به هر دين كه خواهى بمير! ترسا يا جهود. 2استطاعت حج را فقهاى مذاهب اسلام در رسالهها و كتابهاى مناسك اينچنين معنا كردهاند:
- آنقدر پول كه بتوان به مكه رفت و برگشت،
- آن اندازه كه زن و بچۀ او تا بازگشت وى بدان زندگى كنند،
- به علاوه هزينه تا پايان آن سال. همين و همين.