39است و ادّعاى اول كه منحصر كردن شرك مشركانِ پيش از اسلام به شرك در الوهيت است، موجب ايجاد تهمت شرك به مسلمانان معاصر نمىشود.
به عبارت ديگر، اگر بپذيريم كه ادّعاى اول آنها درست است و مشركان از نظر ربوبيت، مشرك نبوده، بلكه موحّد بودند و فقط شرك در الوهيت داشتند، باز هم صاحبان اين تفكر نمىتوانند مسلمانان را در دايرۀ شرك داخل كنند؛ چون جوهرۀ اشتباه آنها اين است كه معيارهاى غلطى براى شرك در الوهيت وضع كرده و -چنانكه در فصل دوم بيان خواهيم داشت - اين معيارها را بر مسلمانان تطبيق كردهاند.
تنها فايدهاى كه آنها اميدوارند از اين ادّعا ببرند، اين است كه مخاطب را براى پذيرش تهمت شرك به مسلمانان آماده كنند تا همان احساسات پرشورى كه در برابر مشركان صدر اسلام وجود