31اگر وضعيت و حال تو نزد من كه برادر و دوست صميمى من هستى اين است چه رسد به حال تو نزد كسى كه از دشمنان تو به حساب مىآيد. و به خدا سوگند كه در ميان دشمنان تو افرادى صالح و عاقل و فاضل وجود دارند، همانگونه كه در ميان دوستانت افراد فاجر و دروغگو و جاهل و باطل و كور و گاو [نفهم] هستند.
من از تو راضى هستم كه مرا در ملأ عام ناسزاگويى ولى از گفتار من در خفا نفع ببرى، همانگونه كه در روايت آمده: (خدا رحمت كند كسى را كه عيبهايم را به من هديه دهد). من داراى عيوب بسيارى هستم، واى بر من اگر توبه نكنم، واى از مفتضح شدنم از جانب خدايى كه علم غيب بسيار دارد، دواى من عفو و بخشش و گذشت و توفيق و هدايت خداست. و ستايش مخصوص خدايى است كه پروردگار عالميان است و درود خدا بر آقاى ما محمّد خاتم پيامبران و بر آل و تمام صحابه او.
بررسى نسخه خطى نصيحتنامه
نسخه خطى اين نصيحتنامه در «دارالكتب المصرية» قاهره، با شماره (18823 ب) به خط فقيه ابن قاضى شهبة، و به نقل از خط قاضى القضات برهان الدين معروف به ابن جماعه، از خط حافظ ابوسعيد علائى كه از خط ذهبى استنساخ كرده موجود است.
ابن قاضى شهبه، فقيه، مورّخ همان ابوبكر بن احمد بن محمّد بن عمر اسدى دمشقى شافعى است كه در سال 779ه.ق در دمشق متولد