14
تِبْيٰاناً لِكُلِّ شَيْءٍ) 1،
لكنّها جميعاً قوانين كلية ضرورية، إلاّ انّها ضرورية لا في انفسها و باقتضاء من ذواتها، بل بما افاده الله سبحانه عليها من الضرورة و اللزوم. و إذا كانت هذا الحكومة العقلية القطعية من جهته تعالي و بأمره و ارادته، فمن البيّن انّ فعله تعالي لايجبره تعالي علي مؤدي نفسه و لايغلبه في ذاته، فهو سبحانه القاهر الغالب... 2
قرآن شريف همانگونه كه از ظواهرش به دست مىآيد قوانين عمومى بسيارى را درباره مبدأ و معاد و آنچه را خداوند متعال از امر سعادت و شقاوت مرتب كرده بيان نموده است، سپس پيامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده كه (ما بر تو قرآن را نازل كرديم كه بيانگر هر چيزى است)، ولى آيات قرآن بيان نموده همواره قوانين كلّى، ضرورى است، ولى ضرورى بودنش فى نفسه و به اقتضاى ذاتى آن نيست، بلكه به جهت آن ضرورت و لزومى است كه خداوند سبحان افاده كرده است. از اين رو وقتى اين حكومت عقلى قطعى از جهت خداوند متعال و به امر و اراده بود روشن است كه فعلش او را