25
اَلسَّلاٰمَ لَسْتَ مُؤْمِناً )؛ «به كسى كه اظهار صلح و اسلام مىكند، نگوييد: مسلمان نيستى». (نساء: 94) شايد وهابىها نشنيدهاند كه پيامبر اكرم(ص) در اعتراض به كار « اسامة بن زيد » چه فرمود!
آن حضرت گروهى را به فرماندهى اسامة بن زيد به سوى قبيله « بنيضَمْرَه » فرستاد. آنان در راه مردى را به نام «مِرداس بن نَهِيك » ديدند كه گلهاى گوسفند و شترى سرخموى به همراه داشت. مرداس وقتى كه آنها را ديد به غارى پناه برد و اسامه نيز او را تعقيب كرد. وقتى مرداس به غار رسيد، گوسفندانش را به داخل غار فرستاد و سپس به طرف آنها برگشت و گفت: « السَّلامُ عَلَيكُم. اشهَدُ ان لاإلهإلاَّاللهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله». اسامه براى گرفتن شتر و گوسفندانش او را دستگير كرد و به قتل رساند. وقتى خبر به پيامبر(ص) رسيد. آن حضرت رو به اسامه كرد و فرمود: «چگونه كسى را مىكشى كه زبان به لاإلهإلاّالله مىگشايد؟!» اسامه پاسخ داد: «اى رسول خدا، او لاإلهإلاّالله را گفت تا در امان باشد». آن حضرت فرمود: «آيا تو قلبش را شكافتى و درون آن را نگاه كردى؟»
آرى! خداوند خبر اين حادثه را براى پيامبر(ص) بيان كرد و خبر داد كه اسامه، آن شخص را به