203از بلوغ به امامت رسيده، ولى هنوز اختيار اموال خود را نداشته است. 1سيد با دو سه بار احسنت احسنت گفتن به خليل، اهل مطالعه و تحقيق بودن او را تحسين مىكند و در پاسخش مىگويد:
اين روايت به دليل شرايط سخت و خفقان بار آن دوران، با زبان رمزى و كنايى، مطلبى را بيان كرده تا اگر دشمنان اهل بيت(عليهم السلام) هم اين وصيت را شنيدند، امام بعدى را نشناسند و نتوانند كارى بكنند. منظور از «بلوغ» در اين روايت، بلوغ معنوى است نه بلوغ جسمى و منظور از بلوغ معنوى، امامت است؛ يعنى وقتى امام هادى(ع) به امامت رسيد، اين اموال را به او برگردان! 2 مانند بلوغى كه خداوند در قرآن درباره حضرت يوسف مطرح مىكند: «و هنگامى كه به بلوغ و قوت رسيد، ما حكم [نبوت] و علم به او داديم و اينچنين نيكوكاران را پاداش مىدهيم». 3يعنى وقتى حضرت يوسف به «بلوغ نبوت» رسيد، ما علم مورد نياز را به او داديم. منظور از «اموال» نيز ميراث علمى به جا مانده از پيامبر و امامان قبلى است كه دست به دست، بين امامان گرديده و در حال حاضر هم در اختيار امام زمان(عج) است. اگر منظور از اين اموال، اموال ظاهرى بود، حداقل، عدهاى از فقها بايد براساس اين روايت، فتوا مىدادند كه امام در سن كودكى، توان تصرف در اموال خود را ندارد و اختيار اموالش به