202آموخته بوديم». 1حضرت خضر نه پيامبر بود و نه جانشين پيامبر، ولى مطالبى مىدانست كه حتى حضرت موسى با وجود پيامبريش، نمىدانست. در ماجراى همراهى حضرت موسى با خضر، بسيارى از رفتارهاى خضر مثل كشتن كودك، سوراخ كردن قايق كودكان يتيم و خراب كردن ديوار، به نظر حضرت موسى بىمعنا و شايد خلاف شرع مىرسيد، ولى با توضيحات بعدى حضرت خضر، معلوم شد هر يك از آنها رمز و رازى دارد كه موسى(ع) از آنها آگاه نيست. 2بنابراين، داشتن علم غيب و علوم لدنى، مخصوص پيامبران يا پيرمردان نيست، بلكه هر كس شايستگى آن را داشته باشد، به او داده مىشود.
خليل كه گويا جواب خود را در مورد علم امام گرفته، هنوز در مورد تصرفات مالى امام در زمان كودكى ابهام دارد. اين را مىشود از حرفهايش فهميد:
من روايتى ديدهام كه نشان مىدهد امام دهم شيعيان، امام هادى، اجازه تصرف در اموالش را نداشته است. در اصول كافى، روايتى از پدر امام هادى(ع)؛ يعنى امام جواد(ع) نقل شده است كه در آن به يكى از اصحاب خود وصيت كرده، اموال مربوط به فرزندم نزد تو امانت باشد تا روزى كه هادى به سن بلوغ برسد. آن وقت مىتوانى اموالش را به او بدهى. مطابق اين وصيت، امام هادى(ع) گرچه در دوران كودكى و پيش