30پيامبر بر شما گواه باشد.»
با توجه بدانچه گفته شد،تصديق خواهيم كرد كه سخنهاى ناگفته دربارۀ فلسفۀ حج،اين فريضۀ جهانشمول اسلامى،بسيار است و دريغ كه اينكانون معارفاسلامى رنگببازد وچهرۀ ناشناخته ويا تحريفشده باقى بماند و تنها به يك حركت بىروح تبديل گردد و گنجينههاى سرشار آن در اختيار امت اسلام و نسلهاى كاوشگر و تشنهكامان حقيقت قرار نگيرد.
اين رسالت محققان آگاه و شيفتگان معارف الهى است كه در تحليل و بررسى اين موضوع حياتى،تدبر و تلاش بيشتر كنند و امت اسلامى را با معارف گوناگون حج، به ويژه ابعاد سرنوشتساز آن در صحنۀ سياسى-اجتماعى جهان آشنا سازند.
به فرمودۀ حضرت امام رحمه الله:
«همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و بازگرداندن ايندو به صحنۀ زندگىشان كوشش كنند و محققان متعهد اسلام با ارائۀ تفسيرهاى صحيح و واقعى از فلسفۀ حج،همۀ بافتهها وتافتههاى خرافاتى علماى دربارى را به دريا بريزند.» 1
آرى،برخى از ابعاد مهم و حياتى حج؛مانند بعد اجتماعى و سياسى و همچنين بعد فرهنگى و اقتصادى آن،نسبت به ديگر ابعاد كمتر مورد توجّه قرار گرفته است.و اين همان چيزى است كه دشمنان اسلام و اذناب و سرسپردگان آنها نخواسته و نمىخواهند براى مسلمانان تبيين گردد و گاه آنرا متناقض و منافى با معنويت حج مىدانند! و روى اين تفكر انحرافى و القايى كه از سوى دشمنان قسم خورده و ديرين اسلام ديكته شده پافشارى كرده و تبليغ مىكنند و اين يكى از دردهاى بىدرمانى است كه حضرت امام قدس سره به آن هشدار مىدهند:
«بزرگترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفۀ واقعى بسيارى از