28رسا و توأم با محبت و گاهى توبيخ، در زمينه بت پرستى به او هشدار داد، و به او گفت:
چرا چيزى را مىپرستى كه نمىشنود و نمىبيند و نه هيچ مشكلى را درباره تو حل مىكند؟ تو اگر از من پيروى كنى، من تو را به راه راست هدايت مىكنم، من از اين مىترسم كه اگر از شيطان پيروى كنى مجازات الهى دامنت را بگيرد.
حتى هنگامى كه عمويش در مقابل اين نصايح، او را تهديد به سنگسار كردن مىنمود او با جمله سلام عليك، من براى تو استغفار خواهم كرد كوشش نمود تا در دل سنگين او راهى پيدا كند (سوره مريم آيه 47).
نبوت ابراهيم
در اينكه ابراهيم در چه سن و سالى به مقام نبوت نائل گشت دليل روشنى در دست نداريم ولى همينقدر از سوره مريم استفاده مىشود كه او به هنگامى كه با عمويش آزر به بحث پرداخت، بهمقام نبوت رسيدهبود؛ زيرا در اين سوره مىخوانيم: وَ اذْكُرْ فِي الْكِتٰابِ إِبْرٰاهِيمَ إِنَّهُ كٰانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا * إِذْ قٰالَ لِأَبِيهِ يٰا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مٰا لاٰ يَسْمَعُ وَ لاٰ يُبْصِرُ وَ لاٰ يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً . 1 و مىدانيم اين ماجرا قبل از درگيرى شديد بابت پرستان وداستان آتشسوزى اوبودهاست، واگرآنچهرا بعضى از مورخان نوشتهاند كه ابراهيم به هنگام داستان آتشسوزى 16 ساله بود به آن بيفزاييم ثابت مىشود كه او از همان آغاز نوجوانى اين رسالت بزرگ را بر دوش گرفته بود.
مبارزه عملى با بت پرستان
به هر حال ماجراى درگيرى ابراهيم با بت پرستان، هر روز شديدتر، و شديدتر، مىشد، تا به شكستن همه بتهاى بتخانه بابل (به استثناى يك بت بزرگ) با استفاده از يك فرصت كاملا مناسب، انجاميد!
گفتگو با حاكم جبار!
ماجراى مخالفت و مبارزه ابراهيم با بتها سرانجام به گوش نمرود رسيد و او را احضار كرد تا به گمان خود از طريق نصيحت و اندرز، و يا توبيخ و تهديد وى را