مسجد شریف نبوی صلی الله علیه و آله در طول تاریخ
مشخصات کتاب
سرشناسه : انصاری، ناجی محمدحسن عبدالقادر، ۱۹۴۳-
عنوان و نام پدیدآور : مسجد شریف نبوی در طول تاریخ/ تالیف ناجی محمدحسن عبدالقادر الانصاری؛ ترجمه عبدالمحمد آیتی؛ تلخیص رضا مختاری.
مشخصات نشر : تهران: نشر مشعر، ۱۳۷۹.
مشخصات ظاهری : ۲۱۵ ص.:مصور، جدول.
شابک : ۶۵۰۰ریال:9646293735
یادداشت : چاپ دوم: ۱۳۸۰.
موضوع : مسجدالنبی، مدینه -- تاریخ.
موضوع : مدینه -- تاریخ.
شناسه افزوده : آیتی، عبدالمحمد، ۱۳۰۵ - ، مترجم
شناسه افزوده : مختاری، رضا، ۱۳۴۲-
رده بندی کنگره : DS۲۴۸/م۴الف۸ ۱۳۷۹
رده بندی دیویی : ۹۵۳/۸
شماره کتابشناسی ملی : م۷۹-۲۷۱۰
ص:1
اشاره
ص: 5
پیشگفتار
درباره مدینه منوّره و مسجد شریف نبوی و تغییرات آن در طول تاریخ، آثار متعدّدی نگاشته شده؛ از جمله «عمارة وتوسعة المسجد الشریف النبوی عبر التاریخ» از ناجی بن محمّد حسن عبدالقادر الانصاری. این کتاب نخستبار به همّت انجمن ادبی مدینه منوّره به سال 1416 ق در مدینه، با ویرایش و مقدّمه عطیّه محمّد سالم در 284 صفحه وزیری چاپ شده است. بخش مهمّی از این کتاب به توسعه مسجد شریف نبوی در عهد دولت سعودی اختصاص دارد، امّا از نابود شدن بخشی از آثار مهمّ تاریخی مدینه منوّره بر اثر توسعه مسجدْ سخنی به میان نیامده است. همچنین درباره بقیع- با همه اهمّیت آن- سخنی در آن نیست.
مؤلّف به سال 1363 ق در مدینه به دنیا آمده و آثار
ص: 6
چاپ شده و چاپ نشدهای دارد. وی این اثر را در 17 جمادیالاولی 1415 در مدینه به پایان برده است. بنابر این از جدیدترین و کاملترین آثار در این زمینه محسوب میشود.
این کتاب دارای شش فصل و یک مقدّمه و خاتمه است، همراه با فهرست مآخذ و فهرستی از جدولها و عکسها، و مزیّن به تصویرهایی زیبا از مدینه منوّره و مسجد شریف نبوی. همچنین زندگینامه کوتاه مؤلّف نیز در پایان آن درج شده است.
با توجّه به اهمّیت موضوع و کتاب، مترجم توانا استاد عبدالمحمّد آیتی (حفظه اللَّه) این اثر را- بجز حدود یک سوم آن که برای خواننده فارسی زبان لازم نبوده- به فارسی ترجمه و فاضل محترم جناب مستطاب آقای علیورسهای آن را ویرایش کردهاند که با عنوان «تعمیر و توسعه مسجد شریف نبوی در طول تاریخ» منتشر شده است.
(تهران، نشر مشعر، وابسته به حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در امور حج و زیارت، چاپ اوّل، 1378)
از آنجا که در این ترجمه مطالبی ویژه اهل فن و متخصّصان هست، و عموم زائرانِ حرم شریف نبوی را به کار نمیآید،
ص: 7
به منظور عامتر شدن فایده آن و استفاده بیشتر فارسی زبانان، معاون آموزش و تحقیقات بعثه مقام معظّم رهبری از این ناچیز خواستند تا آن را خلاصه، و پارهای از مباحث غیر ضرور را حذف کنم. بحمداللَّه این بنده نیز آن را به صورتی که مشاهده میشود تلخیص کردم. در این تلخیص بیش از یک سوم مطالب ترجمه حذف شد. بنابراین مشتمل بر حدود نیمی از مطالب اصلِ متن عربی است. از جمله مطالب محذوف، عمده مآخذِ مطالب در پاورقیها و فهرست مآخذ است که عموم خوانندگان فارسی زبان را از آنها حظی نیست. خواستاران آگاهی از آنها میتوانند به اصل عربی یا ترجمه فارسی مراجعه کنند.
همچنین گذشته از تلخیص، پارهای از مطالب ترجمه ویرایش شد و هر جا ابهام یا احتمال خطا در ترجمه وجود داشت به متن عربی مراجعه و مواردی از ترجمه اصلاح شد. همچنین در روانی و گویایی مطالب سعی بسیار شد.
امید است این عمل ناچیز مورد قبول حضرت خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله واقع شود.
بسیار شایسته است که صاحب همّتی با تتبّع و تفحّص کامل و نظمی دقیق اثری مشابه این اثر سودمند در
ص: 8
سرگذشت و سرنوشت قبرستان بقیع پدید آورد و بسیاری از ابهامها را در این زمینه بزداید.
از خدای سبحان مسألت میکنم که همه شیعیان را از فیض زیارت مرقد منوّر نبوی و قبر مطهّر فرزندانش در بقیع بهرهمند فرماید.
رضا مختاری
شعبان المعظّم 1420 ه- آذرماه 1378
قم مقدّس
ص: 9
مقدمه مؤلّف
مقدمه مؤلّف
سپاس و ستایش خداوندی را که در قرآن خود، مسجد را یاد کرد و درود و سلام آن کس را که به دستان خود مسجد و مقام خویش را بنا نمود و بر خاندان او که رهروان بهترین و درستترین راهها هستند.
و بعد: پس از آنکه رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به مدینه منوره نزول اجلال فرمود، نخستین کار او، بنای مسجد بود، که آنجا را مکان عبادت و مرکز فرمانروایی و ضیافتگاه و محکمه داوری و مجلس رأی زدن و مقرّ راهنمایی و محلّ محبت و الفت میان مسلمانان قرار داد.
مسجد دارالعلمی بود که اصحاب در آنجا اصول راستینی را، که دین حنیف اسلام بر روی آن استوار شده بود، میآموختند و چون آن اصول را فرا میگرفتند، بیرون میآمدند تا مردم را از ظلمات گمراهی و کوردلی و جهالت نابخردانه برهانند و به عرصه روشن هدایت
ص: 10
خداوندی و شریعت تابناک اسلامی بیرون آرند. برخی از آنان سرداران میدان نبرد شدند و برخی فقیه و محدّث و گروهی عالم و مورّخ.
از مسجد شریف نبوی، نورِ یقین درخشیدن گرفت و ندای حق طنینانداز شد و هدایت گسترش یافت و پردههای کفر و شرک بردرید و ابرهای ضلالت پراکنده شد تا زمین منوّر به انوار الهیِ دادگری گردید.
از مسجد شریف نبوی، داعیان و مبلغان اسلام مشعلهای علم و رسالت و صلح را به اکناف معموره زمین بردند تا عالم را از لوث ظلمتِ جهل و کفر وطغیان بزدایند ونور علم و تمدن و عدالت و ایمان را بگسترانند.
مسجد شریفِ نبوی، آنجا که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از همان روز نخست اساس آن بر بنیان تقوا نهاد و به دست مبارک خویش بنایش نمود و اصحاب بزرگوارش- رضوان اللَّه علیهم- دامن جهد بر کمر زده در این مهم یاریاش کردند.
مسجد شریفِ نبوی، جایی که اجر عبادت در آنجا مضاعف است و یک نماز در آنجا از هزار نماز در مساجد دیگر، جز مسجدالحرام، بهتر و برتر است.
مسجد شریف نبوی، جایی که دلها در هوای آن
ص: 11
میتپند و از سراسر عالم به سوی آن بار سفر برمیبندند؛ تا از آن همه اجر و ثواب بهره جویند و در سایه امنش بیارمند و در روضه و مقام آن نماز بگزارند و بر پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش درود بفرستند.
به جان، مشتاقِ آن شدم که درباره مسجد شریف نبوی در مدینه منوره چیزی بنویسم. در باره مسجدی که مکان آن را نه هیچ انسانی، که خدای- عزّوجلّ- برگزیده است. و اصحاب کبار با مصطفی صلی الله علیه و آله در بنای آن مشارکت کردهاند و رسول اللَّه صلی الله علیه و آله خود با مهاجران و انصار خشت و سنگ کشیدهاند و برای ترغیب آنان به کار و تحریض همّتشان رجزهای غرور آفرین خواندهاند تا امروز خواننده گرامی، آن منظره جلیل و جمیل را به عیان بنگرد و رسولاللَّه صلی الله علیه و آله را ببیند که چهسان خشت و سنگ حمل میکرده و با دستان شریف خود آن مکان طیب و طاهر را بنا مینموده است. و نیز دریابد که پیشینیان چگونه به راه او رفتهاند و به سنت او اقتدا کردهاند و این امر تا زمان ما همچنان بر دوام است.
به جان، مشتاق آن شدم که در باره مسجد شریف نبوی چیزی بنویسم؛ در باره مسجدی که به مثابه قلب مدینه منوره است و محور سازمان عمرانیآن. از اوان کودکی
ص: 12
همواره درمیان رواقهایش گشتهام و بر ستونهایش گذشتهام و در صحن و زیر منارههایش نشستهام و به تلاوت قرآن و استماع حدیث گوش جان سپردهام، چندان که بر دل من اثری ژرف مینهاد و عطر آن مکانِ بهجت اثر در اعماق جانم مینشست.
به جان، مشتاق آن شدم که در باره مسجد شریف نبوی چیزی بنویسم، به یاد روزگاری که آنجا تنها مکان روشن مدینه منوره بود، در آنجا در زیر گنبدها و چلچراغهایش درسهایمان را میآموختیم و بر آستان آن تربیتی روحانی مییافتیم و دل و جان را نیرو میبخشیدیم و این حظّ روحانی، همانند چشمهای جوشان و جاودان و زندگی بخش در وجود ما ساری و جاری میشد.
به جان، مشتاق آن شدم که درباره مسجد شریف نبوی چیزی بنویسم و این اندیشه را از پیش در خود پرورانده بودم. از یک دهه پیش، هنگامی که در باره آموزش و پرورش در مدینه منوره، از سده اول هجری تا سال 1412 تحقیق میکردم، به گرد آوری منابع وثبت یادداشتهایی پرداختم و بربسیاری ازمعلومات در کتابهاو منابع اساسی از قدیم و جدید دست یافتم. پس از چاپ کتاب «آموزش و پرورشِ» خود، دیدم که دیگر
ص: 13
جای درنگ و انتظار نیست، با یاری خواستن از خدای- عزّوجلّ- قدم در راه اقدام نهادم و بار دیگر بر منابعی که بعداً به کتاب در افزودم، دست یازیدم و روشی علمی و مستند و اصولی در پیش گرفتم و کتاب را با نقشهها و نمودارها و تصاویری دیریاب بیاراستم؛ به شیوهای که خواننده گرامی بر موارد توسعه و ترمیم و اصلاح مسجد شریف نبوی بر طبق سالها و دورههای تاریخی، آگاه گردد. اینها بود مهمترین انگیزههای من در انتخاب این موضوع.
اینک کتاب شامل شش «فصل» است و یک «خاتمه» و یک «فهرست کلّی» در مطالب کتاب و «صورتی از همه مراجع و منابع».
خوشحالم که به همه کسانی که- بعد از خداوند عزّوجلّ- مرا در این مهم یاری کردهاند؛ از استادان و همگنان و خانواده و فرزندان و دوستان عزیز سپاس خود را تقدیم دارم.
از خدای بزرگ امید دارم که در این تحقیق موفق شده باشم تا آنچه کردهام مقدمه تحقیقات دیگرم در همین موضوع شود، و هر نقص و قصوری که در این کتاب مرتکب شدهام، صورت کمال یابد. البته مدعی کمال نیستم
ص: 14
که کمال مطلق ویژه ذات باری تعالی است. من کوشش فراوانی به کار داشتهام و اگر توفیقی یافتهام، به فضل و حسن توفیق خداوندی بوده است و اگر نه مرا همین بس که روزگاری را بر آستان مسجد شریف نبوی و میان ستونها و روضهاش و منبرش و محرابهایش و گنبدهایش و منارههایش گشتهام و در چگونگی توسعه و تعمیر آن، در طول تاریخ سیر کردهام.
باز از خداوند متعال میخواهم رنج مرا، که از روی اخلاص صورت گرفته است، بپذیرد.
ناجی محمد حسن عبدالقادر الانصاری
مدینه منوره، 17 جمادیالأولی، سال 1415 ه.
ص: 15
فصل اول: نیروها و عوامل مؤثّر در بنای مسجد شریف نبوی
اشاره
ص: 17
اوّل: ویژگیهای مکان و موضع مدینه منوره
مدینه منوّره را ویژگیهایی است که آن را از دیگر شهرهای عالم متمایز میسازد. مکان آن در نوع خود یکتاست و هجرتگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله، مدینه منوره در اقلیم حجاز واقع شده؛ در منطقه غربی از مملکت عربستان سعودیِ امروز، و تقریباً در 150 کیلومتری خاور دریای سرخ، در ارتفاع 600 متر از سطح دریا، از مکه مکرمه 420 کیلومتر فاصله دارد و از ریاض پایتخت عربستان 990 کیلومتر و از ینبع در ساحل دریا 240 کیلومتر.
از حیث مکانْ مدینه واحهای است پر نعمت و آبادان، کوههای بزرگ و کوچک، گاه در سلسلههای همانند و پیوسته و گاه جدا از یکدیگر آن را در میان گرفتهاند. کسی که به مدینه منوره میآید، از مسافت 150 کیلومتری، از همه راههای برّی آن را از دور تواند دید و به سبب مساعد بودن
ص: 18
خاک و وجود آب، مزارعی در اطراف آن گسترده است.
مدینه محصور است میان دو لابه زمین سنگلاخ آتشفشانی، از دو جانب مشرق و مغرب. این دو حدود حرم مدینهاند از مشرق و مغرب آن؛ همان گونه که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله حدود آن را معین کره است.
دیگر از ویژگیهای مدینه این است که محصور است میان دو کوه؛ از شمال و جنوب. این دو کوه حد شمالی و جنوبی مدینهاند. در شمال کوه ثَور است و در جنوب کوه عَیر. این حدی است که رسول اللَّه صلی الله علیه و آله معین کرده است. کوه ثور همانند گاوی است خفته، در شمال احد. و کوه عیر در نزدیکی ذوالحُلَیفه است.
هوای مدینه منوره در تابستان گرم و خشک است و در زمستان سخت سرد.
چاهها یکی از آبشخورهای اصلی است که به مدینه آب میرسانند. در دوره حکومت سعودیها، چشمهها و چاهها پُر شده است؛ زیرا دولت آب آشامیدنی شهر را به فراوانی تهیه میکند و آب شیرین شده از دریا به شهر کشیده شده است.
از دیگر خصوصیات مدینه، حاصلخیز بودن زمین و فراوانی آب و اشتهار وسیع آن در امر کشاورزی است،
ص: 19
بهویژه به داشتن انواع متعدد نخل و خوبی محصول مشهور است. در مدینه صدر اسلام، صنایع دستی و نیز حرفههایی که با محصولات کشاورزی ارتباط داشتند معمول بود.
جنبههایی ازمشخصاتتاریخی مدینه منوره
دوم: جنبههایی ازمشخصاتتاریخی مدینه منوره
اشاره
تاریخ مدینه منوره به پیش از میلاد مسیح علیه السلام میپیوندد.
پیش از هجرت رسول گرامی صلی الله علیه و آله آنجا را «یثرب» میگفتند.
یثرب نام منطقهای است از شمال غربی مدینه تا غرب مرقد حمزه سیدالشهدا.
1- مدینه منوره در عصر جاهلی
ساکنان مدینه در این برهه از زمان، از نژادهای مختلف و دارای عقاید گوناگون بودند، چون در آن زمانها حکومت نیرومند واحد وجود نداشت که همه افراد آن جامعه را تحت سلطه خویش در آورد، قوّت و قهر از آنِ جماعتی بود که قویتر میبود. بنابراین باید گفت که جامعه مدینه در آن عصر یک جامعه قبیلهای بوده است.
ص: 20
2- مدینهمنوره در عهدرسولاللَّه صلی الله علیه و آله وخلفا (1- 40 ق.)
با هجرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در روز دوشنبه 12 ربیع الأول سال اول هجری مدینه مرکزیتی ارجمند و عالی یافت و نخستین عاصمه یا مرکز اسلام گردید. آمدن رسولخدا صلی الله علیه و آله موجب صلح میان دو قبیله اوس و خزرج گردید و میان مهاجران و انصار پیمان برادری بسته شد و همه تلاشهای فتنه انگیزانه یهود باد هوا شد. مسجد شریف نبوی دو بار ساخته شد؛ یک بار هنگامی که به مدینه تشریف آورد و بار دیگر هنگامی که از غزوه خندق باز گردید. پیامبر صلی الله علیه و آله در اطراف مسجد به ساختن خانهها فرمان داد، و خانههای مهاجران و انصار در اطراف مسجد بنا شد. عمر نیز مسجد شریف نبوی را توسعه داد. همچنین عثمان به توسعه مسجد اقدام کرد تا آنگاه که دارالخلافه اسلامی در عهد علی بن ابیطالب علیه السلام از مدینه به کوفه انتقال یافت.
3- مدینه منوره درعهد امویان و عباسیان (40- 656 ق.)
با آنکه در عصر اموی مرکز حکومت اسلامی از کوفه به دمشق منتقل شد. مسجد نبوی همچنان توسعه مییافت، از جمله در عهد ولیدبن عبدالملک و به دست عامل او بر
ص: 21
مدینه، عمر بن عبدالعزیز. همچنین در عهد، مهدی عباسی چند بار مسجد ترمیم شد و در آن اصلاحاتی صورت گرفت. تا سال 654 ق. که در آنجا آتش افتاد؛ از جمله سقف چوبی آن بکلی سوخت و منبر نابود شد و درها و خزائن و پنجرهها طعمه حریقگردید.
4- مدینه منوّره در عهد ممالیک بحری (656- 784 ق.)
با استیلای مغول بر بغداد، در سال 656 ق. دولت عباسی منقرض شد و مدینه زیر نظر و مسؤولیت ممالیک بحری مصر در آمد. سلاطین بحری، مسجد مدینه منوره را مورد توجه و اهتمام قرار دادند. تعمیرات و اصلاحات در آن ادامه یافت و برای مسجد چند بار منبر فرستادند.
آخرین اصلاح در عهد سلطان شعبان (754- 778 ق) بود.
وی برای مسجد شریف نبوی گنبدی ساخت.
5- مدینه منوره در عهد ممالیک چرکسی (784- 923 ق.)
از آغاز حکومت ممالیک چرکسی، اهتمام به مدینه منوره، همچنان استمرار داشت. بهویژه اهتمام به مسجد شریف نبوی و عمارت و ترمیم و تعمیر آن سرلوحه اقدامات آنان بود. در عهد قایتبای اصلاحات مهمی در آن
ص: 22
صورت گرفت، که عمارت و ترمیمهای او بر کوششی که وی در توسعه مسجد شریف نبوی به کار برده است گواهی میدهد. تا سال 886 ه. که صاعقهای بر مئذنه جنوب شرقی فرود آمد و بار دیگر آتش در مسجد شریف افتاد.
سلطان قایتبای فرمان داد، آن را تعمیر کنند. از مصر مصالح و معمار و کارگر فرستاد و اموالی بدان اختصاص داد.
6- مدینه منوره در عصر دولت ترکان عثمانی (923- 1344 ق.)
از آغاز استیلای عثمانیان بر مصر و برافتادن حکومت
ص 24
مدینه منوّره در سال 1325 ق. که پیرامونش دیوار کشیدهشده
ص: 23
ممالیک در سال 923 ق حجاز تحت سلطه آنان در آمد.
عثمانیان نیز به حرمین شریفین توجه خاص مبذول میداشتند و در مسجد شریف نبوی اصلاحات و تعمیراتی انجام دادند. از جمله آنکه در عهد سلطان عبدالمجید بیشترین و بزرگترین تعمیرات در مسجد صورت گرفت. او مسجد را از نو بنا کرد. این کار 12 سال: از 1265 تا 1277 ق مدت گرفت.
اسلام انصار
سوم: اسلام انصار
چون خدای- عزّوجلّ- خواست دین خود را آشکارکند و پیامبرش صلی الله علیه و آله را پیروزی و عزت دهد و وعدهای را که به او داده بود بر آورد، رسولاللَّه صلی الله علیه و آله به هنگام حج با جمعی از انصار دیدار کرد و دین خود را بر قبایل عرب عرضه کرد. وی هر سال در موسم حج چنین میکرد.
یک بار که در عقبه ایستاده بود، گروهی از انصار، که خدا بر ایشان اراده خیر کرده بود، نزد او آمدند. اینان شش تن بودند.
ص: 24
پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را به اسلام فرا خواند. یکی از آنان گفت:
بدانید که او همان پیامبر است که یهود شما را به ظهور او تهدید میکنند. مبادا که ایشان در ایمان آوردن به او از ما پیشی گیرند. پس آنان رسولاللَّه صلی الله علیه و آله را تصدیق کردند و اسلام را، که به آنان عرضه شده بود، پذیرفتند و گفتند ما قوم خود را در حالی ترک کردیم که دشمنی و شرّ، آن گونه که در میان آنهاست، در میان هیچ قومی نیست، باشد که خدا به وسیله تو ما را با هم متحد کند. اینک ما به نزد آنها باز میگردیم و به سوی تو دعوتشان میکنیم و دینی را که به ما عرضه داشتهای و ما پذیرفتهایم به آنان عرضه خواهیم کرد. اگر ایشان اسلام آورند، هیچ کس از تو پیروزمندتر نخواهد بود! سپس از نزد رسولاللَّه صلی الله علیه و آله به محلهای خود باز گشتند، در حالی که خود ایمان آورده و تصدیق نبوت کرده بودند. چون به مدینه، نزد قوم خود رفتند، در باره پیامبر صلی الله علیه و آله با آنها سخن گفتند و آنها را به اسلام فرا خواندند. تا اسلام در میانشان رواج یافت. از آن پس خانهای از خانههای انصار نبود مگر آن که در آنجا سخن از رسولاللَّه صلی الله علیه و آله بود.
چون خدای تعالی اراده کرده بود که از مردم مدینه
ص: 25
برای پیامبر صلی الله علیه و آله پشتیبان و برای دینش یاوری قرار دهد، آن قوم را برگزید. اینان بذر آن شجره طیّبهای بودند که ریشه در زمین ثابت دارد و شاخه در آسمان. پس از این واقعه در موسم حجّ سال دوازدهم بعثت، دوازده تن دیگر نزد پیامبر آمدند. از این جمع، پنچ تن از همان شش تن بودند که در سال پیش به او پیوسته بودند. اینان رسولاللَّه صلی الله علیه و آله را دیدار کردند، به او دست بیعت دادند، و این بیعت عقبه نخستین بود.
و در سال بعد یعنی سالی که پس از عقبه نخستین بود، سال سیزدهم بعثت هفتاد و سه مرد و دو زن از مدینه به قصد حج بیرون آمدند و رهسپار مکه شدند. اینان با پیامبر صلی الله علیه و آله در منا، به گونهای که قریش آن ها را نبینند، دیدار کردند و در حضور عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و علیبن ابیطالب علیه السلام دست بیعت دادند. این بیعت را «عقبه دوم» نامیدهاند. در این بیعت تعهد کردند که به مال و جان از او دفاع کنند و دعوتش کردند که به یثرب هجرت کند تا در حمایت آنان باشد. چون کار بیعت به پایان رسید، آن قوم به مدینه بازگردیدند و منتظر ورود رسولاللَّه صلی الله علیه و آله شدند.
ص: 26
چهارم: فضیلت مدینه منوره
در فضیلت مدینه منوره و علوّ مکان و رفعت منزلت آن، فراوان نوشتهاند. مدینه حرم رسولاللَّه صلی الله علیه و آله و سرای هجرت اوست. مرقدش در آنجاست و ساکنان آن همسایگان پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و هر که از مؤمنان در آن سر زمین بمیرد، مستوجب شفاعتش گردد.
همانگونه که مکه حرم ابراهیم است، مدینه حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ابراهیم مکه را حرم قرار داد و برای مردمِ آن دعا کرد و من مدینه را حرم قرار دادم، همانگونه که ابراهیم مکه را حرم قرار داد. من دعا کردم که خداوند در صاع آن و مدّ آن برکت دهد، همان گونه که ابراهیم برای مردم مکه دعا کرد» در فضیلت مدینه همان بس که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را دوست میداشت و در حقّ آن دعا کرد و فرمود:
اگر بدانند مدینه برای آنها بهتر است، هیچ کس از روی بیمیلی آن را ترک نمیگوید مگر آنکه خدا بهتر از او را به جای او به مدینه دهد. و کسی بر تنگی
ص: 27
معیشت و سختیهای آن شکیبایی نمیورزد مگر آنکه در روز قیامت او را شفاعت میکنم.
خلاصه آن که: مدینه منوره محبوبترین سرزمینها در نزد خداوند سبحان است؛ آنجا سرای ایمان است. بر دروازههای آن نگهبانانی است از فرشتگان. دجّال و طاعون را در آنجا راه نباشد و پس از ویرانی همه دنیا ویران میشود. مدینه مرقد و مزار برترین خلق خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است و مهبط وحی اوست. در آنجا جایی نیست مگر اینکه جایگاه نزول آیه یا آیاتی از قرآن است یا محل روایت یا حدیثی از احادیث شریف نبوی است.
مدینه حرم خداوندی و حرم پیامبر اوست و خداوند وعدههای نیکو داده به کسی که بر تنگی معیشت و سختیهای آن صبر کند، یا در مسجد آن نماز بگزارد یا از خرمایش بخورد یا از آبش بیاشامد و خداوند خاک آن را شفا قرار داد.
از فضائل مدینه منوره کثرت نامهای آن است و کثرت نامها بر شرف آن دلالت کنند. بیشتر نامها، صفات او و در بزرگداشت آن و اظهار فضایل و مآثر اوست.
و ما در اینجا برخی از آن نامها را برای مثال میآوریم و نه همه آنها را:
ص: 28
مدینه را «منوره» افزودند؛ زیرا به نور خدا و هدایت رسول صلی الله علیه و آله روشن شده است.
«طابه»، «طَیْبَه»، «الدار»، «الحبیبه»، «المحبوبه»، «دارالهجرة»، «دارالفتح»، «مأرِز (ملجاء) الایمان»، «سیّدة البلدان»، «المحفوظه»، «الجابره»، «المرزوقه»، «المبارکه» و غیر آنها. همه اینها نامهایی است که مدینه بعد از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها معروف شد. و روایت کردهاند که رسول خدا صلی الله علیه و آله مردم را از اینکه بگویند «یثرب» نهی فرمود.
پنجم: فضیلت مردم مدینه منوّره
مردم مدینه همسایگان پیامبر و رونق بخشندگان به مسجدش ونیز ساکنانشهرشهستند، تا هنگامی که به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله تمسک میجویند و به راه او میروند و اوامرش را اطاعت میکنند و از نواهیاش میپرهیزند، به قدر و منزلت از همه مردم برتراند و از حیث مکانت شریفتر و به محبت و احترام و تقدیر و تعظیم سزاوارتر.
ص: 29
پیامبر صلی الله علیه و آله به سبب علاقه و محبّتی که به مردم مدینه داشت و به جهت بزرگداشت آنان و عطوفت و رحمت به خردسالانشان، در حق ایشان دعا کرد و فرمود:
بار خدایا! برکت ده در ثمرات ما و برکت ده به شهر ما و برکت ده در صاع ما و برکت ده در مُدّ ما.
و نیز روایت شده که نوبرانهای به نزد او آوردند. فرمود:
بار خدایا! برکت ده به شهر ما و به محصولات ما و به مدّ ما و به صاع ما. برکت بر برکت.
سپس آن را به خردترین کسی که در حضورش بود، عطا نمود.
پیامبر صلی الله علیه و آله دیگران را از آزار کردن اهل مدینه یا تعرض به آنان بر حذر داشت و فرمود:
هیچ کس بر مردم مدینه کیدی روا نمیدارد مگر آن که خود ذوب و نابود شود؛ آن سان که نمک در آب ذوب و نابود میشود.
آن حضرت مردم را به مردن در مدینه ترغیب میکرد، تا مستوجب شفاعت او گردند و او بدان گواهی دهد و در میان نخستین گروهی که محشور میشوند با او محشور شوند. و این از امتیازات مجاوران در مدینه است. همچنین سفارش کرد که هرکس امور مسلمانان و امور مدینه را بر
ص: 30
عهده میگیرد باید که به انصار نیکی کند.
فضایل مدینه بسیاراست، آن سانکه به حساب نمیآید.
مورّخان و علما در آثار خود، آن فضایل را ذکر کردهاند، میتوان به آنها رجوع کرد.
ششم: فضیلت مسجد شریف نبوی
مسجد شریف نبوی را در نزد خدای- عزّوجلّ- فضیلت بسیار و منزلت بزرگ است. درآنجا ثواب نمازگزاران مضاعفاست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
یک نماز در این مسجد برتراست از هزار نماز در دیگر جایها، مگر مسجدالحرام.
مسجد شریف نبوی را امتیازی دیگر است که مساجد دیگر از آن بیبهرهاند و آن روضه شریفه است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بین خانه من و منبر من روضهای است از روضههای بهشت.»
از آداب مسجد شریف نبوی یکی این است که چون زائر به آن رسد، مستحب است که هنگام دخول پای راست
ص: 31
را پیش دارد و بگوید:
أعوذُ باللَّهالعظیم وَ بِوَجْهِهِ الْکَریم و سلطانِهِ القدیم مِنَ الشَّیطان الرَّجیم. باسم اللَّه اللّهمّ صَلِّ عَلی محمّد و علی آل محمّد، اللّهمّ اغْفِرْلی ذنوبی و افتَحلی أبواب رَحمَتِک
هنگام دخول در مساجد دیگر هم میتوان این دعا را خواند.
سپس دو رکعت نماز بخواند و از خدا آنچه دوست دارد، از خیر دنیا و آخرت، طلب کند و اگر آن دو رکعت را در روضه شریف بجای آورد افضل است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است که «بین خانه من و منبرم روضهای است از روضههای بهشت.»
چون از تحیّت مسجد فراغت یافت به حجره شریفه روی آورد و در برابر قبر آن حضرت صلی الله علیه و آله پشت به قبله بایستد و بر رسول خدا صلی الله علیه و آله با ادب و آرام و آهسته سلام کند و بگوید:
«السّلامُ عَلَیکَ یا رَسُول اللَّه و رحمة اللَّه و برکاته».
وروایت شدهکه رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمود: چون کسی بر من سلامکند، خدایتعالی روح مرا به من باز میگرداند تا پاسخ سلام او را بدهم. و کسی که خواهد بر او سلام کند، بگوید:
ص: 32
السَّلامُ عَلَیکَ یا نَبِیَّ اللَّه، السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسُولاللَّه، السَّلامُ عَلَیْکَیا حَبِیباللَّه، السَّلامُ عَلَیکَ یا خَیْرَ خَلْقِاللَّه، السَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدالمُرْسَلین وَ امامَ المُتَّقِین، أشهَدُ أنّکَ قد بلّغت الرسالة وَ ادّیْت الأمانة و نَصَحْتَ الامَّة وجاهَدْتَ فیاللَّه حقَّ جِهادِهِ، صَلَّیاللَّهُ عَلَیکَ وَ علی آلِکَ و ذریّاتک و سلّم تسلیماً کثیراً.
تصویر ص 173
بنای مسجد النبی در نخستین مرحله
ص: 33
رسول اللَّه صلی اللَّه علیه وآله در مدینه
هفتم: رسول اللَّه صلی الله علیه و آله در مدینه
هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به «یثرب» پایان زندگی سیزده ساله مسلمانان در مکه بود، که در آنجا گرفتار انواع آزار و اذیت بودند و نیز هجرت، سرآغاز یک دوره ده ساله بود، در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سرآغاز قوّت مسلمانان و عصر استقرار و عزّت و مناعت و سروری آنان. همچنین زمان به وجود آمدن جامعه اسلامی بود با بنیانی استوار و پایههایی راسخ بر روی زمین. رسول خدا صلی الله علیه و آله این جامعه را بر سه اساس، بنیان نهاد:
1- مسجدی که بر پایه پرهیزگاری بنا شده بود.
2- اخوّتی که رشتههای مودت را میان مسلمانان استواری میبخشید.
3- وثیقه (یعنی دستور و قانون) که برای ایشان شیوه تعاون و زیستن با یکدیگر و با دیگران را تعیین مینمود.
پیامبر صلی الله علیه و آله از هجرت به مدینه خوشحال بود. وی
ص: 34
دارالهجره خود را در خواب دیده بود. خداوند رؤیای او را محقّق کرد که رؤیای رسول صلی الله علیه و آله وحی است و حق.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمود: «در خواب دیدم از مکه مهاجرت میکنم به سر زمینی که در آن نخلهاست ...» پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب بزرگوار خود اجازت فرمودند که به مدینه هجرت کنند. آنگاه آن حضرت صلی الله علیه و آله در 27 صفر سال اول هجری رهسپار مدینه شد و روز دوشنبه برابر با 12 ربیعالاول سال اول هجری به قُبا رسید.
چهار روز در آنجا توقف کرد و نخستین مسجد در اسلام را در آنجا بنا نمود. خدای تعالی در وصف این مسجد فرماید:
لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ
مسجدی که از روز نخست بر پرهیزگاری بنیان شده، شایستهتر است که در آنجا نماز کنی. در آنجا مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه باشند؛ زیرا خدا پاکیزگان را دوست دارد.
ص: 35
هشتم: راهش را بگشایید که او مأمور است
پنجمین روز ورود، روز جمعه 16 ربیعالأول سال اول هجری به فرمانی که از خدا به او رسیده بود، سوار شد، و از قبا به سوی مدینه در حرکت آمد.
چون به میان بنی سالم رسید وقت نماز جمعه بود، در جایی که امروز مسجد جمعه نامیده میشود با مردم نماز به جای آورد. پس از نماز جمعه وارد «یثرب» شد و از این زمان «یثرب» «مدینه» یا «مدینه منوره» نام گرفت.
این روز از روزهای درخشان تاریخ بود، خانهها و راهها از آواز حمد و تهلیل میلرزید و مردم از روی شادمانی و بهجت، آمدنش را به شهر خود میستودند و میخواندند:
طلَع البدرُ علینامن ثنیات الوداعْ
وجب الشکر علیناما دعا للَّهداعْ
أیّها المبعوث فیناجئتَ بالأمر المُطاعْ
جئتَ شرّفتَ المدینةمرحباً یا خیَر داعْ
ماه تمام از گردنههای وداع بر ما طالع شد، تا آنگاه
ص: 36
که خوانندهای خدا را میخواند، شکر بر ما واجب شد. ای آنکه بر ما مبعوث شدهای با فرمانی مطاع آمدهای. آمدی و مدینه را قرین شرف کردی، خوش آمدی ای بهترین داعی و پیامبر.
مردم از پی رسول اللَّه صلی الله علیه و آله در حرکت آمدند. برخی پیاده و برخی سواره و برای گرفتن زمام ناقهاش هجوم میآوردند و هر کس میخواست او را در محله یا خانه خود فرود آرد. پیامبر میفرمود: «رهایش کنید او را فرمودهاند که در کجا فرود آید».
ابن هشام گوید:
عِتبان بن مالک و عباس بن عُباده از رجال بنی سالم ابن عَوف بیامدند و گفتند: ای رسول اللَّه صلی الله علیه و آله نزد ما فرود آی که هر مال و لشکر که تو را باید، از بهر تو ترتیب کنیم. رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فرمود: «زمام اشتر من را رها کنید که او را فرمودهاند که در کجا فرود آید.» پس راهش را گشودند و اشتر برفت تا به خانههای بنی ساعده رسید. سعد بن عُباده و مُنذِر بن عمرو با مردان بنی ساعده بیامدند و گفتند: یا رسول اللَّه نزد ما نزول فرمای که ما را از لشکر و مدد و اسباب و مال، هر چه خواهی فراهم است.
ص: 37
فرمود: «راهش را باز کنید که او را فرمودهاند که در کجا فرود آید» و شتر برفت تا نزدیک خانههای بنی حارث بن خزرج رسید. سعدبن ربیع و خارجة بن زید و عبداللَّه بن رَواحه با مردان بنی حارث بن خزرج پیش آمدند و گفتند: یا رسول اللَّه نزد ما فرود آی که ما را لشکر و مال و قوّت است.
فرمود: «راهش را بگشایید که او را فرمودهاند که در کجا فرود آید.» آنان راهش را گشودند و شتر برفت تا به سرایهای بنی عَدیّبن نجار رسیدند.
اینان خویشاوندان مادریاش بودند، سَلیط بن قیس و ابو سلیط اسیرة بن خارجه با رجال بنی عَدیّ بن نجار بیامدند و گفتند: یا رسول اللَّه به نزد خویشاوندان مادریات فرود آی، ما را لشکر و ساز و برگ و قوّت است.
فرمود: «راهش را بگشایید که او را فرمودهاند که در کجا فرود آید.» آنها راهش را گشودند و شتر برفت و همچنان به راه خود ادامه داد.
مهاجران و انصار در چپ و راست و پشت سرش در حرکت بودند؛ برخی سواره و برخی پیاده و نمیدانستند که در کجا خواهد ایستاد.
اینکه مقرر شده بود در هر خانهای که ناقه ایستاد،
ص: 38
رسول اللَّه صلی الله علیه و آله در آن خانه فرود آید، حکمت خداوندی بود. تا آنان خوشدل شوند و آن رقابت و منافست که در میان آنها بود سر برنکند. و نگویند که رسول خدا فلان را بر دیگران برتری داد. اینک این فضل و بخشش الهی است و خدا فضل و بخشش خود را به هر کس که خواهد ارزانی دارد.
چون به مِربَد- جایی در وسط شهر مدینه- رسید، شتر زانو بر زمین نهاد. سپس برخاست و به راه افتاد تا به خانه ابوایوب انصاری رسید، بار دیگر زانو بر زمین نهاد و گردن بر زمین خوابانید و بی آنکه دهان بگشاید بانگ برآورد.
سپس بار دیگر به مِربَد باز گردید. و در آنجا پای دراز کرد و قرار گرفت. پیامبر صلی الله علیه و آله از آن فرود آمد و فرمود: منزل همین جاست اگر خدا خواهد؛
رَبِّ أَنزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکاً وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ
؛ «ای پروردگار من، مرا فرود آر در جایگاهی مبارک که تو بهترین راهبرانی.»
آنگاه پرسید خانه چه کسی نزدیکتر به اینجاست؟
ابوایّوب، زیدبن خالد انصاری گفت: خانه من. این درِ خانه من است ما شتر تو را به آنجا میبریم.
رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فرمودند: آدمی، همراهِ بُنه خود است پس به خانه ابو ایّوب فرود آمد و تقریباً هفت ماه در آنجا
ص: 39
درنگ کرد.
ابو ایّوب گوید: چون رسول اللَّه صلی الله علیه و آله به سرای من فرود آمد، در طبقه پایین منزل گزید و من و امّ ایّوب در طبقه بالا
ص 40
موقعیّت و مکان قبیلهها در مدینه، به هنگام هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله
ص: 40
بودیم. عرض کردم: ای پیامبر خدا، پدر و مادرم فدای تو باد، بر من گران است که بالای سر تو باشم و تو در زیر. شما به طبقه بالا نقل مکان کنید و ما به طبقه پایین میآییم، پیامبر فرمود: «برای ما و کسانی که به دیدار ما میآیند طبقه پایین مناسبتر است.» پس رسول خدا صلی الله علیه و آله در طبقه پایین بود و ما در طبقه بالا.
نهم: موضع مسجد شریف نبوی
گفتیم که ناقه در وسط شهر مدینه زانو زد و این اوّلین توقف او بود. سپس بار دیگر به آنجا برگشت و استقرار یافت. رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا فرود آمد. این اشارتی است، خدای تعالی این مزیت و برتری را به مربد عطا کرد. مزیتی که گویی برای آن ذخیره شده بود؛ زیرا در آنجا مسجد شریف نبوی را ساختند. از دلایل اعجاز در اختیار این مکان، این است که آن را هیچ بشری اختیار نکرده است.
امامربد از آنِ دو پسرِیتیمبود، در مدینه از بنینجار. آنها سَهل و سُهیل نام داشتند و تحت تربیت ابو امامه اسعد بن
ص: 41
مسیر پیامبر صلی الله علیه و آله از قبا به محلّ مسجدالنبی
ص: 42
زُراره بودند. مربد آن چهار دیواری بود بدون سقف.
اسعد بن زُراره آنجا را بنا کرده بود و با یاران خود در آنجا نماز میگزارد. پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه محل اجتماع مردم، و قبله آن به سمت بیت المقدس بود.
رسول خدا آن دو پسر را بخواند و در باب بهای زمین با آنان گفتگو کرد، گفتند: یا رسول اللَّه، ما این زمین را هِبه میکنیم. پیامبر نپذیرفت مگر آنکه بهای آن بستانند.
سرانجام آن را به ده دینار خرید.
آری رسول خدا صلی الله علیه و آله مَثَل اعلای رحمت و شفقت به یتیمان بود، بویژه اگر تحت وصایت شرعی میبودند. پس پول زمین را به آنها داد تا از آن بهرمند شوند.
ص: 43
فصل دوم: نخستین مرحله بنای مسجد شریف نبوی
اشاره
ص: 45
اول: اقدامات پیامبر صلی الله علیه و آله در بنای مسجد
1- آماده ساختن مکان:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمان داد تا مکان مسجد را آماده بنا کنند و زمین را پاکیزه سازند. در آنجا به هنگام خرید، نخلهایی بود و زمین گیاهِ فراوان داشت و شماری گورهاو چالههای آب راکد. حضرتش فرمان داد نخلها را بریدند، گیاهان را کندند و قبرها را شکافتند و استخوانهای مردگان را در جای دیگر دفن کردند و با کندن جویها، آبهای راکد را از زمین دور کردند.
2- تهیه مصالح:
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود تا در همان وقت خشت بزنند. خشت را برای برآوردن دیوارها میخواست و چون خشک شدن آنها به زمان نیاز داشت، برای صرفه جویی در وقت،
ص: 46
اینکار را پیش از هرکار دیگر آغاز نمود.
بنای مسجد النبی در نخستین مرحله
3- خط کشی بر زمین و تحدید مساحت آن:
پس از آماده شدن زمین، طول و عرض بنای آن را معین فرمود و بر زمین خط کشید. طول مسجد را از شمال به جنوب 70 ذراع (35 متر) و عرض آن را از شرق به مغرب 60 ذراع (30 متر). پس بنای نخستین مسجد مستطیل شکل بود.
بیشتر مورّخان معتقدند که مساحت مسجد 63 ذراع در 70 ذراع بوده است. به نظر من همین قول ارجح است؛ زیرا مساحت آن هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را بنا کرد 1060 متر مربع بود و این با 63* 70 سازگارتر است.
ص: 47
پس از آنکه رسول خدا صلی الله علیه و آله در سال 7 ه. از غزوه خیبر بازگشت، در مساحت مسجد افزود و طول آن را 100 ذراع و عرضش را نیز 100 ذراع یا کمی کمتر قرار داد بدین طریق مساحت مسجد تقریباً 2475 متر مربع شد.
4- طریقه بنا (مرحله اول):
منابع تاریخی در باب طریقهای که رسول خدا صلی الله علیه و آله در بنای مسجد شریف نبوی به کار برد، روایاتی نقل کردهاند. مصالحی که به کار رفته عبارتند؛ از سنگ برای استواری پیها و خشت برای بر آوردن دیوارها و تنههای نخل برای ستونها و برگهای پهن نخل برای پوشیدن سقف و گِل برای اندود دیوارها.
برای پی ریزی، 3 ذراع (5/ 1 متر) زمین را کندند و سنگ ریختند. آنگاه دیوارها را باخشت بر آوردند.
عرض دیوار 5/ 1 ذراع بود (75 سانتی متر) پس هوا گرم بود و مسلمانان از گرما در رنج. گفتند: یا رسول اللَّه کاش میفرمودید که برای مسجد سایبان کنند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: چنین است و فرمان داد از تنههای نخل، ستونها ساختند و بر آنها چون پل، تیرها نهادند روی آن را با برگ نخل پوشیدند.
ص: 48
سپس بارانها آغاز شد، گفتند: یا رسولاللَّه کاش میفرمودید روی بام را بهگِل بیندایند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «نه، سایبانی چون سایبان موسی.»
5- قبله مسجد، و رواقها و ارتفاع آن:
مسجد زمانی ساخته شد که مسلمانان در نماز، به سوی بیت المقدس میایستادند و هنوز فرمان الهی نیامده بود که رو به سویکعبه مشرفهکنند.
برای مسجد در جهت قبله (دیوار شمالی) سه رواق بود و هر رواقی را شش ستون. بلندی سقف به ارتفاع قامت انسان بود؛ یعنی حدود 5/ 3 ذراع (75/ 1 متر) بلندی دیوار مسجد 5- 7 ذراع بود (50/ 2- 50/ 3 متر).
6- درهای مسجد:
بنای نخستینِ مسجد سه در داشت:
1- دری در آخر مسجد (یعنی به سوی قبله امروزی)؛ زیرا در آن هنگام قبله بیت المقدس بود.
2- دری از جانب غربی معروف به «باب عاتکه»، بعدها تا به امروز «باب الرحمه». (1) 1
1- - عاتکه بانویی از مکّه بود، دخت زید بن عمر، از قبیله عدیّ بن- کعب. اسلام آورد و به مدینه مهاجرت نمود این در را از آن جهت که رو به روی خانه او بود به این نام خواندند. (وفاء الوفاء، ج 2، ص 697) و در باب نامیدن آن به باب الرحمه گفتنهاند که مردی به مسجد نزد پیامبر آمد و از او خواست دعا کند تا باران ببارد. پیامبر دعا کرد و هفت روز باران بارید. مرد از بیم سیل و غرق، باز نزد آن حضرت آمد و خواست که از خدا بخواهد تا ابرها بروند. رسول خدا صلی الله علیه و آله دعا کرد و ابرها رفتند. بر این اعتبار که باران رحمت خدا است آن را باب الرحمه نامیدند. گاه آن را باب النبی گویند؛ زیرا رسول اکرم صلی الله علیه و آله از این در به مسجد داخل میشد. (وفاء الوفا، ج 2، ص 698).
ص: 49
3- دری به جانب مشرق به نام باب عثمان، بعدها تا به امروز «باب جبرئیل.» (1) 2 حرزهای هر در از درها از سنگ بود.
دوم: همکاری رسول خدا صلی الله علیه و آله در بنای مسجد
اشاره
پیامبر صلی الله علیه و آله خود با جامهاش خشت میکشید، چون
1- از آن رو این در را باب جبرئیل میگفتند که پیامبر صلی الله علیه و آله در غزوهبنیقریظه جبرئیل را در آنجا دیدار کرد. آن را باب عثمان نیز گویند؛ زیرا رو به روی خانه عثمان بود.
ص: 50
صحابه چنان دیدند، رداها از دوش بر گرفتند و با آنها خشت و سنگ میبردند و خود نیز در بنای مسجد شرکت میجستند. پیامبر صلی الله علیه و آله برای تشویق و ترغیب آنها، با آنها کار میکرد و هنگامی که با آنها خشت و سنگ میکشید میفرمود:
هذا الِحمالُ لاحمال خیبرهذا أبرّ- ربّنا- و أطهر (1) 3
الّلهمّ انّ الأجْر أجر الآخرهفارحم الأنصار والمهاجره (2) 4
رسول خدا صلی الله علیه و آله به عمد، وزن شعر را در خواندن رعایت نمیفرمود و چیزی بر آن میافزود یا میکاست. خدای تعالی در خطاب به او فرموده است
وَما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغی لَهُ.
پیامبر صلی الله علیه و آله میخواست کاری کند که همه، آنچنان که باید، کار کنند و هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله اینچنین خود را به رنج میافکند کسی راحت نگزینَد. پس یکی از مسلمانان میگفت:
1- حاصل معنی: «این بار خشت، در نزد خداوند بسی بهتر و پاکیزهتر است از بار کسی که خرمای نیکوی خیبر را بر دوش میکشد.»
2- «بار خدایا! اجر این کار اجر آخرت است پس بر مهاجران و انصار رحمت آور.»
ص: 51
لئن قَعَدْنا و النَّبیّ یَعْمَلُلَذاک مِنّا العَمَلُ المُضَلَّل (1) 5
و علی بن ابی طالب علیه السلام کار میکرد و رجز میخواند:
لایستوی مَنْ یعمر المساجدایَدأبُ فیها قائِماً وَ قاعِداً
وَ مَن یُری عن الُغبارِ حائداً (2) 6 در صحیح بخاری، در باب «بنای مسجد» آمده است: ما خشت خشت حمل میکردیم و عَمّار دو خشت دو خشت.
رسول خدا صلی الله علیه و آله او را دید، خاک از او تکاند و گفت:
وای که عمّار را مردمی ستم پیشه میکشند. عَمّار آنان را بهبهشت فرامیخواند وآنان عَمّار رابه آتش فرا میخوانند!
و عَمّار میگفت: پناه میبرم به خدا از فتنهها.
گشتن قبله به سوی کعبه مشرّفه:
مسجد شریف نبوی، به همان وضعی که آن را پیامبر صلی الله علیه و آله
1- - حاصل معنی: «اگر ما بنشینیم و پیامبر کار کند این کار گمراهی است که از ما سر زده است.»
2- - حاصل معنی: «برابر نباشد ثواب و درجه کسی که در مسجد کار کند و خسته شود، با کسی که به نزدیک نیاید و هیچ کار نکند، از بهر آنکه غباری بر او ننشیند.» (ترجمه سیرت رسولاللَّه صلی الله علیه و آله).
ص: 52
و اصحاب بزرگوارش بنا کرده بود، به همان حال بود، تا سال دوم هجری، دقیقاً روز سه شنبه 15 شعبان سال دوم هجری در این روز قبله از بیت المقدس به سوی کعبه مشرفه در مکه مکرمه تحّول یافت.
شانزده یا هفده ماه، قبله بیت المقدس بود. پیامبر صلی الله علیه و آله دوست داشت که قبله به سوی کعبه تحوّل یابد. پس این آیه نازل شد:
قَدْ نَرَی تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ ...
؛ «نگریستنت را به اطراف آسمان میبینیم ...» پس به سوی کعبه گردید.
جمعی سفهایِ مردم، که از یهود بودند، گفتند:
مَا وَلّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا قُلْ للَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.
چه چیز آنها را از قبلهایکه رو به روی آن میایستادند باز گردانید. بگو مشرق و مغرب از آنِ خداست و خدا هر کس راکه بخواهد به راه راست هدایت میکند.
سمهودیگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله بایارانش درمسجدیکه آن راقبلتین میگویند نماز ظهر میگزارد. چون دورکعت بهجای آورد، فرمان شدکه بهکعبه رویکند. رسولخدا
ص: 53
بهسویکعبه گردید و روبهروی ناودان بایستاد. مردانبه جای زنان رفتند و زنان به جای مردان. از این رو این مسجد را «القِبلَتَین» گویند.
تغییر از بیت المقدس به کعبه، برخی تغییرات را در بنای مسجد در پی داشت. از جمله:
1- قبله از سمت شمال به سمت جنوب تحول یافت.
2- دری که در دیوار جنوبی بود بسته شد و به جای آن دری در دیوار شمالی باز شد.
3- سه ایوان در سمت جنوب، به همان گونه که در سمت شمال بود، ساخته شد.
4- باب عثمان و باب عاتکه به همان حال باقی ماندند.
5- صُفّه از سمت جنوب به سمت شمال تغییر مکان داد.
6- مسجد مناره یا محرابی که در دیوار باشد، نداشت.
صُفّه:
عِیاض گوید:
صُفّه (به ضم صاد و تشدید فاء) سایبانی است در آخرِ مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله که مساکین و فقرا در آن سکونت میکردند. اهل صُفّه منسوب به این مکان هستند.
ص: 54
حافظ ذَهَبی گوید:
قبله پیش از آنکه تحول یابد، در شمال مسجد بود چون تحول یافت، دیوار بالایی آن مکان اهل صُفّه شد.
صاحب «الدّر الثمین» گوید:
صُفّه در رکن شمال شرقی مسجد شریف نبوی بود، در طرف راست قبله، که به سوی بیت المقدس بود.
آنجا همچنین مدخل باب عثمان بود.
اهل صُفّه مردمی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند؛ فقرایی بودند بدون خانه. در مسجد میخوابیدند و جز آنجا جایی نداشتند. رسول خدا صلی الله علیه و آله با آنان انس داشت. آنها را به خوردنی و آشامیدنی خود دعوت میکرد. در شمار عیال او بودند. صحابه نیز یک یا دو و سه نفر از آنها را به خانه میبردند و طعام میدادند. گاه نیز خوشههای رطب را میان دو ستون مسجد میآویختند و آنها از آن میخوردند تا سیر میشدند.
ابونُعَیم در «حِلیة الأولیاء» نام آنها را آورده که بیش از صد کس بودهاند.
ص: 55
سوم: افزودن رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسجد بعد از غزوه خیبر (سال 7 ق.)
اشاره
پس از آنکه رسول خدا صلی الله علیه و آله از غزوه خیبر در محرّم سال 7 ه. باز گردید، شمار مسلمانان افزون شده بود و مسجد را گنجایش آنها نبود و توسعه مسجد ضروری مینمود. در کنار مسجد زمینی خالی بود از آنِ یکی از انصار، عثمان بن عفّان آن را خرید و داخل در مسجد نمود.
این دومین توسعه مسجد شریف نبوی بود بر مساحت مسجد؛ در این مرحله 1415 متر مربع افزوده شد، از آن پس مساحت مسجد 100 ذراع در 100 ذراع شد، یا کمی کمتر (2475 متر مربع).
مسجد که پیش از آن مستطیل بود، اکنون مربع شده بود.
پیامبر صلی الله علیه و آله در ایوانها هم ستونهایی افزود و شمار ستونها که پیش از این در هر صف شش ستون بود به نُه ستون رسید. و همه ستونهای اضافه در جای غربی نبود، بلکه دو ستون از جانب غرب بود و یک ستون از جانب شرق. افزونی از جهت شمال 40 ذراع بود.
ص: 56
ص 59
بنای مسجد نبوی در مرحله دوّم
مسجد پس از آنکه توسعه پیدا کرد در میان خانههای اطراف محاط شد. و چند در و دریچه بر آن گشوده شد؛ از جمله در این توسعه به خانههای زنان پیامبر صلی الله علیه و آله پیوست.
شمار ستونها در این مرحله 27 ستون بود، 9 ستون در طول و 3 ستون در عرض. انصار تصمیم گرفتند سقف مسجد را بالا برند و آن را بیارایند.
بدین منظور مالی گرد کردند و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آوردند و گفتند: یا رسولاللَّه با این مال مسجدی بساز و آن را زینت کن. تا کی در زیر این برگهای نخل نماز بخوانیم؟! فرمود: نمیخواهم کاری کنم خلاف آنچه برادرم موسی کرد؛ سایبانی است چون سایبان موسی.
ص: 57
سایبان موسی بلندیاش به گونهای بود که چون دست فرا میکرد، دستش به سقف میرسید.
حجرههای همسران پیامبر صلی الله علیه و آله:
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله مسجد خود بنا کرد، دو خانه برای زنانش عایشه و سوده ساخت. این خانهها نیز همانند مسجد شریف نبوی از خشت و چوب و برگ نخل بنا شده بود.
هر خانه مربعی بود که طول هر ضلعش 8 تا 9 ذراع؛ یعنی 4 در 5/ 4 متر بود. سقفش نیز کوتاه بود و از درون دست به آن میرسید. دیوارها از کیسههای مو بود، استوار شده بر چوب عرعر (سرو) آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله خانه دیگر ساخت که آخرین آنها در کنار دری بود پهلوی باب عثمان (باب جبرئیل) یعنی تا باب النساء همه خانهها در جانب شرقی و خارج از مسجد بودند ولی به مسجد در داشتند. چهار خانه از این خانهها از خشت بودند با سقفهایی از تنه نخل و پنج خانه دیگر از برگ خرما و اندود شده به گِل بودند.
عرض درهایش یک ذراع بود و بلندیاش سه ذراع و در پارچههایی از موی سیاه پوشیده.
ص: 58
چهارم: روشنایی مسجد و فرش و بخور سوزی در آن
اشاره
مسجد شریف نبوی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و در آغاز کار او، چون شب در میرسید، با شاخهها و برگهای نخل روشن میشد. این امر تا بعد از توسعه دوم؛ یعنی سال هفتم ادامه داشت. در سال نهم هجری تَمیمالدّاری به مدینه منوره آمد و دید که مسجد با شاخه و برگ نخل روشن میشود. تَمیم الدّاری قندیلهایی همراه خود آورده بود و به آن قندیلها، که روغن در آنها میسوخت، مسجد را روشن نمود.
فرش مسجد:
مسجد شریف نبوی در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله به حصیر یا قالی مفروش نبود. زمین را ریگ ریخته بودند تا نمی را که در اثر چکه کردن سقف، به هنگام باریدن باران حاصل میشد از بین ببرد. ابو الولید گوید: از ابن عمر در باب ریگهای مسجد سؤال کردم، گفت یک شب باران بارید و زمین مسجد تر شد. مردی در دامن جامهاش ریگ آورد
ص: 59
و زیر پای خود ریخت. چون رسول خدا نماز را به پایان برد، گفت: چه کار خوبی است این، از آن روز زمین مسجد به ریگ مفروش شد.
امروزه مسجد شریفنبوی به قالیهای فاخر فرش گردیده وکارگاههایی برای بافتن آنها در مساحتهای مختلف تأسیس شده است.
همچنین از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله کسانی مأمور بخور سوزی در مسجد بودند و این کار تا به امروز ادامه دارد.
پنجم: محرابهای مسجد شریف نبوی
«محراب» در لغت به معنای صدر خانه است یا بهترین مواضع آن و نیز جای ایستادن امام جماعت در مسجد.
کلمه محراب چهار بار در قرآن آمده است:
پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک به شانزده ماه یا هفده ماه به سوی بیت المقدس نماز میگزارد. و این بعد از هجرت آن حضرت به مدینه بود. قبله او به سوی بیت المقدس آن ایام در آخر مسجد و در سمت شمال بود، مقابل باب عثمان، نزد ستون
ص: 60
پنجم در شمالِ ستونِ عایشه و در غرب جایی که امروز آن را «دکّةُالاغوات» مخفّف «دکّة الآغاوات» میگویند.
پس از تحوّل قبله به بیتالحرام، پیامبر صلی الله علیه و آله قبله را از شمال مسجد به جنوب آن تغییر داد. و دو ماه یا چهار ماه نزد ستون عایشه نمازگزارد. سپس به سوی ستون مخلّقه پیش آمد و چند روز هم در نزد آن به نماز ایستاد. آنجا محل نماز او شد و در آنجا محراب شریف را بنا کردند.
هنگامیکه عمر بر مساحت مسجد افزود، محراب را در پایان مساحتِ زیاد شده قرار داد، در سمت جنوب. و هنگامی که عثمان بر مساحت مسجد افزود، خود در محراب عثمانی، همان جا که امروز امام میایستد به نماز ایستاد.
مسجد شریف نبوی محرابِ در دیوار فرو رفته نداشت، نه در زمان آن حضرت و نه در زمان خلفای بعد از او.
چنانکه از عبارات مؤکّد منابع تاریخی بر میآید، اینگونه محرابها در مسجد شریف نبوی، در عمارت ولید بن عبدالملک اموی به دست عاملش بر مدینه، عمربن عبدالعزیز در سال 88- 91 ساخته شد. چنان بر میآید که محراب مسجد شریف نبوی پیش از عمارت ولید جایی
ص: 61
مسطّح بود، بدون فرو رفتگی در دیوار یا بدون علامت مشخصهای بر دیوارِ جانب قبله، به سخن عمربن عبدالعزیز استناد میکنند که گفت: بیایید در بنای قبلهتان حاضر باشید و نگویید که عمر قبله ما را تغییر داد. او هر سنگی را که بر میداشت سنگ دیگر به جای آن مینهاد.
مسلمانان بعدها درساختن محرابها هنرنماییهاکردند وآنها رابا نقوش اسلامی و آیات قرآنی زینت دادند و آن را در صدر مساجد قرار دادند؛ زیرا آنجا مکانِ مناسبِ معنیِ محراب است- چنانکه گفتیم- محراب علامت ممیزهای بود برای سمت قبله.
شمار محرابها در مسجد نبوی متعدد شد تا به شش محراب رسید از این قرار:
1- محراب نبوی شریف، در روضه شریف، در سمت چپ منبر.
2- محراب عثمانی، در دیوار سمت قبله و آن همان محراب است که امروز امام مسجد در آن نماز میخواند.
3- محراب سلیمانی، که آن را محراب حَنَفی هم میگویند، در مغرب منبر.
4- محراب فاطمه، در سمت جنوبی محراب تهجُّد، داخل مقصوره شریفه.
ص: 62
5- محراب شیخالحرم، این محراب در عمارت مجیدیّه احداث شد.
ششم: حجره شریف نبوی
اشاره
این نام بر خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله اطلاق میشود؛ مرقد رسول خدا و ابوبکر و عمر در این خانه است. این خانه در مشرق مسجد شریف نبوی واقع شده و دَرِ آن به روضه شریفه باز میشود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره عایشه به رفیقِ اعلی پیوست. و او را در همان حجره دفن کردند و قبر شریف در سمت جنوبی حجره بود.
عایشه در قسمت شمالی خانه زندگی میکرد و میان او و قبر، پردهای نبود و چون ابوبکر از دنیا رفت اجازه داد که او را نیز در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن کنند، با یک ذراع فاصله، و سر او مقابل کتفهای پیامبر صلی الله علیه و آله بود. چون عمر از دنیا رفت اجازه داد که او را نیز در همان حجره دفنکنند، با یک ذراع فاصله، و سر او مقابل کتفهای ابوبکر بود.
ص: 63
در آثار و احادیث آمده است که ملائکه برگرد قبر شریف، شب و روز طواف میکنند و بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات میفرستند.
در حجره شریفه چند بار اصلاحات وترمیمات صورت گرفته است که ما به طور اختصار آنها را ذکر میکنیم:
1- عمر هنگامی که در سال 17 ه مسجد شریف را توسعه داد، جاهایی را که از چوب و برگ نخل بود به دیوار بدل کرد.
2- ولید بن عبدالملک در سال 88- 91 ه مسجد را توسعه داد و عمر بن عبدالعزیز عامل او در مدینه حجره شریفه را تجدید بنا کرد، به همان مساحتی که سرای رسول خدا بنا شده بود. سپس در اطراف حجره دیواری پنج ضلعی کشید؛ به گونهای که قسمت آخر آن مثلث بود تابه خانه کعبه شباهت نیابد.
3- در سال 557 ه ملک عادل نورالدین شهید، خندقی در اطراف حجره شریف حفر کرد و در آن سرب ریخت تا کسی نتواند به جسد شریف رسول خدا دست یابد.
4- در سال 668 ه ملک ظاهر بیْبرس مقصورهای از چوب ساخت که سه در داشت.
5- در سال 694 ه. ملک عادل زینالدین کتبغا بر
ص: 64
دیوارهای مقصوره افزود تا آن را به سقف رسانید.
6- در سال 678 ه. سلطان محمدبن قلاوون صالحی گنبدی بالای حجره شریفه برآورد که از پایین مربع بود و از بالا هشت ضلعی و آن را به الواح سرب پوشید.
7- در سال 881 ه. ناصر حسنبنمحمدبن قلاوون گنبد راتجدیدکرد.
8- در سال 886 ه. گنبد به سبب آتشی که در مسجد افتاد، آسیب دید.
9- در سال 887 ه. در عهد سلطان قایتبای گنبد تجدید بنا شد و برای آن پایههای محکمی در زمین مسجد نصب شد و آن را با آجر برآوردند و برای مقصوره شریفه هم از جهت قبله پنجرههایی از مس ساختند. در بالای آن هم پنجرهای مشبک ترتیب دادند اما در جانب شمالی و شرقی و غربی پنجرهها از آهن بود و در بالای آن تزییناتی از مس و در آن 76 طاق.
10- در سال 892 ه. بنای گنبد با گچ سفید تجدید شد و این هنگامی بود که بالای گنبد شکاف برداشت و این نیز در عهد سلطان قایتبای بود.
11- در سال 1233 ه. در عهد سلطان محمود بن عبدالحمید (عثمانی) بنای گنبد برای آخرین بار تجدید
ص: 65
شد؛ زیرا در زمان او گنبد شکاف برداشت. او دستور به خراب کردن قسمت بالای آن و تجدید بنای آن صادر کرد و این گنبد است که هنوز برپاست.
12- در سال 1253 ه. سلطان عبدالحمید عثمانی فرمان داد گنبد را به رنگ سبز رنگ کنند. و از آن پس آن را «القبة الخضراء» نامیدند و حال آنکه پیش از آن، آن را «القبة الزرقاء» میگفتند، یا «القبةالبیضاء» یا «القبةالضیحاء».
از زمان ملک عبد العزیز سعودی، همان بنای عثمانی بر جای است ولی در استواری و ترمیم آن کوشش بسیار میشود و چنین است توجه و اهتمام به حجره شریفه.
درهای حجره شریفه
حجره شریفه که آن را «المقصورة الشریفه» نیز میگویند، شش در دارد:
1- درِ جنوبی به نام «باب التوبه»، بر آن در صفحهای است از نقره که بر آن تاریخ ساختنش- سال 1026 ه.- نوشته شده است.
2- درِ شمالی که آن را «بابالتهجّد» نامیدهاند.
3- درِ شرقی که به «باب فاطمه» موسوم است.
4- در غربی یا «بابالنّبی» (معروف است به
ص: 66
بابالوُفود).
5- دری در طرف راست مثلث، داخل مقصوره.
6- دری در طرف چپ مثلث، داخل مقصوره.
نخستین کسی که بر مرقد رسول خدا صلی الله علیه و آله جامه پوشید، خیزران مادر هارون الرشید بود. سپس ابن ابیالهیجاء وزیر مصری، سپس المستضیء جامهای از دیبای بنفش فرستاد، پس از دو سال. سپس خلیفه الناصر جامهای از دیبای سیاه. سپس هر شش سال جامهای از مصر فرستادند.
ص 72
گنبد سبز
ص: 67
طول ضلع دیوار مسی در خارج مقصوره 16 متر، در دو ضلع شمالی و جنوبی. و 15 متر در دو ضلع شرقی و غربی.
و طول اضلاع از داخل بین 4- 5- 6 متر، ارتفاع حجره تقریباً 8 متر و ارتفاع پنج ضلعی اطراف آن از زمین مسجد حدود 7 متر است.
هفتم: روضه شریفه
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بین خانه و منبر من روضهای است از روضههای بهشت.» مورخان معتقدند که روضه مطهر مکانی است میان خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله و خانه عایشه و منبر شریف. اقوالی هم در معین کردن حدود آن آمده است که روضه در جانب شرقی خانه عایشه است و در جانب غربی منبر شریف. سمتِ جنوبی آن قبله است.
و سمت شمالی خطی است موازی با پایان خانه عایشه.
مساحت روضه 330 متر مربع است؛ زیرا طول آن 22 متر است و عرضش 15 متر.
روضهایکهامروزه درآن نماز میخوانند، همه
ص: 68
روضهایکه رسول خدا صلی الله علیه و آله از آن خبر داده، نیست؛ زیرا قسمتی نه چندان کم از آن در بنایی که اطراف حجره شریفه بهامر ولید بنعبدالملک برآورده شد، داخل گردیده است؛
ص 74
حجره شریف نبوی از جنوب
ص 74
حجره شریف نبوی از غرب
ص: 69
یعنی زمانیکه عمربن عبدالعزیز دیوار پنج ضلعی راگرداگرد حجره شریفه کشید.
نماز در روضه شریفه از هر مکان دیگری در مسجد افضل است. زائرانی که به زیارت روضه شریفه میروند مشتاقند که نمازهای نافله را در روضه شریفه به جای آرند.
ستونهای مشهور در مسجد نبوی
هشتم: ستونهای مشهور در مسجد نبوی
اشاره
همانگونه که پیشتر گذشت، ستونهای مسجد شریف نبوی در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله از تنه نخل بود. البته آن ستونها از بین رفته است و آنچه معرفی میکنیم ستونهایی است که در جای آنها نهاده شده. کسانی که مسجد را توسعه میدادند سعی میکردند ستونها را در همان جایی قرار دهند که در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است.
ستونهایی که در مسجد شریف نبوی، در قسمت قبله آن مشاهده میکنیم، در عهد سلطان عبدالمجید نصب شدهاند. از آنها هشت ستون مشهورند و برباقی ستونها برتری دارند و آنها را ویژگیهایی است که دیگر ستونها
ص: 70
را نیست:
1- ستون مخلّقه یا عَلَم مصلای پیامبر صلی الله علیه و آله.
2- ستون قرعه یا ستون عایشه.
3- ستون توبه یا ستون ابولُبابه.
4- ستون سریر.
5- ستون محرس.
6- ستون وُفود.
7- ستون مربع قبر.
8- ستون تهجّد.
این ستونها هریک نام خود را ازرسول خدا صلی الله علیه و آله گرفتهاند و اینک به طور مختصر به شرح آن میپردازیم:
1- ستون مُخَلَّقه
آن را عَلَم رسولاللَّه صلی الله علیه و آله نیز میگویند. «مخلّقه» به معنای خوشبو و معطر است. از «خَلوق» میآید؛ یعنی بوی خوش. گویند که عثمانبن مظعون در مسجد آب دهن افکند، بدین سبب اندوهگین شد، زنش سبب اندوهش را پرسید. گفت: چیزی نیست مگر آنکه به هنگام نماز به قبله مسجد آب دهن افکندهام. زنش به مسجد رفت و جایی را که شویش آب دهن انداخته بود شست و
ص: 71
خوشبو کرد و آن زن نخستین کسی است که مسجد را خوشبو کرده است.
سپس خیزران، مادر هارون الرشید، در سال 70 ه. حج به جای آورد و فرمان داد تا مسجد را خوشبو کنند. این کار به وسیله خازنه او «مؤنسه» انجام گرفت. او همه مسجد و حجره پیامبر صلی الله علیه و آله را خوشبو ساخت. سمهودی روایت کند که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از تحول قبله بیش از ده روز در آنجا نماز به جای آورد.
سَلَمة بن الاکوع میکوشید تا نمازش را در نزد این ستون بهجای آرد. سبب پرسیدند، گفت: «دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله را که چنین میکرد.»
2- ستون قرعه
این سومین ستون است از منبر و سومین ستون است از قبر و سومین ستون است از قبله. آن را ستون مُخلّقه نیز گویند و نیز به ستون عایشه معروف است و هم به ستون مهاجرین.
سبب نامگذاری آن به ستون عایشه این است که عایشه عبداللَّه بن زبیر را از فضیلت آن ستون خبر داد و او برخاست و در نزد آن نماز گزارد.
ص: 72
و امّا سبب آن که آن را ستون «مهاجرین» نامیدند، این است که مهاجرین قریش در نزد آن جمع میشدند. این مجلس را مجلس مهاجرین میگفتند. گویند که دعا در آنجا مستجاب میشود.
3- ستون توبه
این چهارمین ستون از منبر و دومین ستون از قبر و سومین ستون از قبله است. به «ستون ابولُبابه»، رِفاعة بن عبدالمُنذِر، هم مشهور است و او یکی از سران بود. سبب نامیدنش به این نام این است که چون بنیقریظه با ابولُبابه که همپیمان (حلیف) آنها بود مشورت کردند که آیا به حکم رسول خدا صلی الله علیه و آله گردن نهند یا نه، او با دست اشاره به گردن خود کرد؛ یعنی سر همه بر باد خواهد رفت. ابولُبابه گوید:
هنوز از آنجا قدمی برنداشته بودم که دانستم به خدا و رسول او خیانت کردهام و این آیه نازل شد:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَاتَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید میدانید که نباید به خدا و پیامبر خیانت کنید و نباید در امانت های خود خیانت ورزید.
ص: 73
ابولُبابه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازنگردید، بلکه به مسجد رفت و خود را به ستونی که در موضع ستون توبه بود بست و سوگند خورد که خود را باز نکند و کسی هم او را باز نکند تا پیامبر صلی الله علیه و آله خود او را باز نماید و توبهاش قبول شود.
چون پیامبر صلی الله علیه و آله خبر یافت فرمود: اگر به نزد من میآمد از خداوند برای او آمرزش میخواستم ولی حالکه چنین کرده من نمیتوانم او را بازکنم تا خداوند توبهاش را بپذیرد. پذیرفته شدن توبه او بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و او در خانه امّ سَلَمه بود. امّ سَلَمه سحرگاهی شنید که پیامبر صلی الله علیه و آله میخندد. پرسید: ای رسولاللَّه، سبب خنده چیست؟ خدا همواره شما را خندان سازد. گفت: توبه ابولُبابه پذیرفته گردید. امّ سلمه گفت: آیا من این بشارت به او ندهم؟ فرمود: بلی بشارتش ده. امّ سَلَمه بر در حجره خود ایستاد و گفت: ای ابولُبابه بشارت باد تو را که خدا توبهات را قبول کرد. در این هنگام مسلمانان آهنگ گشودن او کردند. ابولُبابه گفت: نه به خدا، میخواهم که پیامبر صلی الله علیه و آله خود مرا بگشاید. پیامبر بعد از نماز صبح که از کنار او میگذشت او را بگشود. از آن پس این ستون را ستون توبه نامیدند.
ص: 74
4- ستون سریر (تخت)
ستون سریر در مشرقِ ستون توبه است، پیوسته به پنجره مُشرف بر روضه شریفه. اینجا محل اعتکاف رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. آن حضرت را در اینجا تختی بود از برگهای نخل و نیز بالشی بود بر روی آن که بر آن تکیه میداد. بعضی گویند که پیامبر صلی الله علیه و آله تخت را کنار ستون توبه نهاده بود. تا آنجا که بدربن فرحون گوید: ستون سریر همان ستون توبه است. میتوان گفت که سریر گاه در کنار ستون توبه بوده و گاه در کنار ستون سریر.
بدربن فرحون روایت کند که برای پیامبر صلی الله علیه و آله به هنگام اعتکاف، پشتی یا بالشی میگذاشتند بر تختی از چوب و برگ نخل.
5- ستون محرس
این ستون، پشت ستون سریر است از جانب شمالی. در مقابل دریچهای که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که در خانه عایشه بود از آن میگذشت و برای نماز به روضه شریفه میآمد. آن را «ستون محرس» از آن جهت میگفتند که علی بن ابیطالب علیه السلام برای حراست و حفاظت از پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار آن مینشست. و به همین دلیل آن را ستون علی بن
ص: 75
ابی طالب علیه السلام نیز نامیدهاند.
6- ستون وفود
این ستون پشت ستون محرس است از جانب شمال.
پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا مینشست تا وفود عرب را که نزد او میآمدند ملاقات کند. آنجا را «مجلس القلاده» هم میگفتند، سران و افاضل صحابه در آنجا مینشستند.
7- ستون مربع قبر
این ستون در قسمتی است که عمربن عبدالعزیز ساخته است، در صف ستون وفود؛ یعنی داخل دیوار محیط بر قبر شریف است و کسی که به زیارت مسجد شریف میرود، نمیتواند آن را ببیند. این ستون را «مقام جبرئیل» هم میگویند. در آنجا درِ خانه فاطمه علیها السلام دخت رسول خدا صلی الله علیه و آله است که علی بن ابیطالب از این در داخل میشد. در فضیلت این ستون روایتی است از ابیالحمراء که گوید:
رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که چهل روز بر در خانه علی و فاطمه و حسن و حسین آمد و دست بر
ص: 76
چهارچوب در نهاد و میگفت: سلام بر شما اهل بیت؛
یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً؛
«ای اهل بیت، خدا میخواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را پاک دارد.»
8- ستون تهجد
این ستون پشت خانه فاطمه علیها السلام دخت رسول خدا صلی الله علیه و آله در جانب شمالی واقع شده. نزد آن محراب کوچکی است که چون کسی روبهروی آن ایستد، ستون در سمت چپِ او، روبهروی در جبرئیل علیه السلام که سابقاً به باب عثمان معروف بود، خواهد بود. بر سنگ مرمری که در آنجا نصب است نوشته شده:
«هذا مُتَهَجَّد النّبی صلی الله علیه و آله»
«اینجا مکانِ تهجُّد (نافله شب) پیامبر صلی الله علیه و آله است.»
سمهودی در باب فضیلت نماز در نزد این ستون روایاتی آورده است؛ از جمله آنکه محمد بن حنفیّه گوید: اینجا مصلای رسول خدا بوده، هنگام ادای نافله شب.
ص: 77
نهم: مناره مسجد شریف نبوی
پیش از آنکه فرمان اذان در رسد، منادیِ رسول خدا صلی الله علیه و آله مردم را ندا میداد: «الصلاة جامعة» پس مردم گرد میآمدند. چون قبله از بیتالمقدس به کعبه تحوّل یافت، فرمان اذان داده شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در اندیشه اذان بود.
بعضی برای گردآوردن مسلمانان در مسجد، گفتند بوق بزنند و بعضی گفتند: ناقوس. در این احوال عبداللَّه بن زید خزرجی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: دیشب در خواب مردی را دیدم که دو جامه سبز بر تن داشت و ناقوسی در دست. به او گفتم که این ناقوس را میفروشی؟ گفت: برای چه میخواهی؟ گفتم: میخواهم به آن، مردم را به نماز فراخوانم. گفت: نمیخواهی تو را به بهتر از این راه بنمایم؟
پرسیدم: آن چیست؟ گفت: بگو: اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، تا آخر اذان. خزرجی خواب خود را برای پیامبر بیان کرد، پیامبر فرمود: اگر خدا خواهد خوابی است راست پس برخیز نزد بلال برو و این کلمات را به او بیاموز تا با صدای بلند بخواند؛ زیرا صدای او خوشتر از صدای تو است.
ص: 78
مسجد شریف نبوی، نه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اذان گفتن مناره داشت و نه در عهد خلفا
بلال بن رَباح برای بانگ نماز صبح بر بام خانه زنی از بنینجار میایستاد. عروة بن زبیر از زنی از بنی نجار روایت میکند که گفت: بامِ خانه من از خانههای اطراف مسجد بلندتر بود و بِلال هر صبح بر بام خانه من میرفت و اذان میگفت. او هر سحر به منزل من میآمد و مینشست تا وقت فجر در رسد. چون طلوع فجر را میدید بر بام میشد و میگفت:
«اللّهمّ انّی أحمَدُکَ وَ اسْتَعِینُکَ عَلی قُرَیش أَن یُقِیمُوا دینک»
سپس آواز به اذان بلند میکرد.
از آنچه گذشت معلوم شد که نیاز به مکان بلندی برای اذان، مسلمانان را در مدینه منوره واداشت که جای اذان را از بام مسجد به بلندترین بام منازل مجاور برند تا آنجا که سالها بعد بر بام مسجد شریف نبوی، منارهها ساختند.
دهم: منبرهای مسجد شریف نبوی
اشاره
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بین خانه من و منبرم روضهای است از روضههای بهشت». و جابر از پیامبر صلی الله علیه و آله
ص: 79
روایت کرده که «هرکه نزد منبر من به دروغ سوگند خورد، حتی برای یک مسواک سبز جایگاهش پر از آتش خواهد شد».
منبری را که امروز در مسجد شریف است، با آن منبری که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر آن قرار میگرفت، تفاوتها و دگرگونیهای بسیار است. مسلمانان شمارشان افزون شد و مسجد گسترش یافت و وفدها (هیأتهای اعزامی) پیدرپی به دیدار او سبقت میگرفتند تا سخنش را بشنوند و به اسلام داخل شوند.
پیامبر صلی الله علیه و آله اگر سخنش به درازا میکشید بر تنه نخلی تکیه میداد. چنانکه ابن بُرَیده روایت میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله بر سر پا سخن میگفت. سخنش به درازا میکشید، و ایستادن بر او دشوار میآمد. تنه نخلی آوردند و در زمین کردند و پیامبر در پهلوی آن ایستاد. از آن پس، هرگاه برپای ایستادنش به هنگام سخن گفتن به درازا میکشید بر آن تکیه میداد.
مردی که به مدینه آمده بود آن حالت را دید و به کسی که در کنارش بود گفت: اگر بدانم که محمد از کار من خوشش میآید برایش جایگاهی میسازم که بر آن بایستد و اگر خواهد بر آن بنشیند. این خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید،
ص: 80
فرمود: «آن مرد را نزد من بیاورید». چون آوردند او را فرمان داد که بسازد. پیامبر صلی الله علیه و آله در آنچه او ساخته بود، احساس راحت کرد. چون از آن تنه درخت دور شد و آهنگ آن پلکان کرد، تنه درخت ناله کرد؛ همانند ناقه که بچهاش از او دور شود. بُرَیده از پدرش روایت میکند که چون رسول خدا صلی الله علیه و آله ناله آن تنه درخت را شنید بازگشت و دست بر آن نهاد و فرمود: یکی از این دو را اختیار کن، یا تو را در همان جایی که بودهای مینشانم یا در بهشت که از نهرها و چشمههایش سیراب شوی و نیکو برویی و میوه دهی و اولیای خدا از میوهات بخورند؟
گویند که او سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را شنید و در پاسخ دو بار گفت: «آری پذیرفتم». از پیامبر سؤال شد، فرمود:
«دوست دارد که او را در بهشت بنشانم».
انس روایت کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله روز جمعهای خطبههای نماز جمعه را میخواند و او در کنار تنه درختی که بر آن تکیه میداد، ایستاده بود. چون مردم بسیار شدند، فرمود: برای من منبری ترتیب دهید. برای او منبری ساختند که دو پله داشت. چون بر آن منبر نشست، آن ستون چوبی ناله کرد. انس گوید که من در مسجد بودم صدای زاری او را چون صدای ناله عاشقان شنیدم و او همچنان مینالید تا
ص: 81
پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر فرود آمد و آن را در آغوش کشید و ستون ساکت شد.
چون حسن این حدیث را شنید، گریست. سپس گفت:
«ای بندگان خدا، چوب به سبب مکانتی که رسول خدا در نزد خدا دارد، به شوق او مینالد و میزارد. شما سزاوارترید که مشتاق دیدار او باشید.»
ابن عباس گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله تکیه به تنه درخت داده، سخن میگفت. مردی رومی نزد او آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «برای من منبری بساز که بر آن سخن گویم». و او همین منبر را که میبینید ساخت، چون از کنار ستون برخاست که بر آن فرا رود، آن تنه درخت نالید چنانکه ناقه برای بچهاش مینالد. پیامبر صلی الله علیه و آله از منبر فرود آمد و آن را در آغوش گرفت، درخت ساکت شد. فرمود: برای درخت جایی کندند و درخت را در آن نهادند.
ابن نجار گوید: بلندی منبر دو ذراع و یک وجب و سه انگشت بود و عرض آن اندکی بیش از یک ذراع. بلندی تکیهگاهش که رسولاللَّه بر آن تکیه میداد یک ذراع و طول دو برآمدگی که هنگام نشستن بر منبر بر آن دست میگرفت یک وجب و دو انگشت بود.
بعدها پلههای منبر زیاد شد و صورتهای گوناگون
ص: 82
یافت. گاه از چوب ساختند و گاه از مرمر یا سنگ. و در آتیه خواهیم دید.
تغییرات منبر مسجد شریف نبوی:
1- منبر در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله و خلفا دو پله داشت و یک جایگاه نشستن؛ همان گونه که گفتیم.
2- چون دولت اموی روی کار آمد، معاویة بن ابیسفیان بر پلهها افزود و آن را در شش پله و یک جایگاه نشستن ساخت.
3- در دولت عباسی بعضی خلفا بنای منبر را بر حسب پیشرفت صناعت تجدید کردند.
4- در سال 654 ه. مسجد شریف نبوی آتش گرفت و منبر هم طعمه حریق شد. ملک مظفر فرمانروای یمن منبر جدیدی فرستاد که دو گوی جای دست گرفتن داشت آن را در جای منبر مسجد شریف نبوی نصب کردند. مدت ده سال بر آن سخن گفته شد.
5- در سال 664 ه. ملک ظاهر بَیْبرس بندُقداری منبر جدیدی فرستاد منبر فرمانروای یمن را برداشتند و منبر او را به جایش نهادند. بر این منبر تا سال 797 ه. که در آن موریانه افتاد، ادای سخن کردند.
ص: 83
6- در سال 797 ه. ملک ظاهر برقوق منبر تازهای فرستاد، آن را در جای منبر بَیْبُرس نصب نمودند.
7- در سال 820 ه. مؤید شیخ، منبری فرستاد که در محل نصب منبر برقوق گذاشتند.
8- در سال 886 ه. در مسجد شریف نبوی آتش افتاد و منبر مؤید شیخ سوخت. مردم مدینه منبری از آجر ساختند و آن را در گچ و آهک گرفتند و در مکان آن جای دادند.
9- در سال 889 ه. ملک اشرف قایتبای، منبری از مرمر فرستاد، منبر آجریِ مردم مدینه را خراب کردند و آن رابه جایش گذاشتند.
10- در سال 998 ه. سلطان مراد عثمانی منبری از مرمر فرستاد، در نهایت ابداع و دقت و زیبایی با نقشهای جالب، آن را در آب طلا گرفته بودند. منبر قایتبای را به مسجد قُبا بردند و منبر سلطان مراد را جای آن نهادند. و آن همین است که اکنون در مسجد شریف نبوی موجود است.
ص: 84
ص 89
منبر سلطان مراد در سال 998 ه.
ص: 85
فصل سوم: مسجد شریف نبوی در سالهای 11 تا 656 ه.
اشاره
ص: 87
اول: مسجد شریف نبوی در عهد ابوبکر (11- 13 ه.)
مدت خلافت ابوبکر کوتاه بود؛ از سال یازدهم تا سیزدهم هجری. او بر مسجد شریف هیچ نیفزود مگر آنکه چند ستون را که حاجت به تعمیر داشتند، تجدید یا تعمیر کرد.
مسجد شریف نبوی در مدت خلافت ابوبکر به همان حال که رسول خدا صلی الله علیه و آله بنا کرده بود باقی بود. چون ابوبکر در 22 جمادیالآخره سال 13 ه. درگذشت، او را در جوار قبر شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله دفن کردند و عمر عهدهدار امر خلافت شد.
ص: 88
دوم: مسجد شریف نبوی در عهد عمر (13- 23 ه.)
اشاره
پس از مرگ ابوبکر، با عمر بیعت شد و این در نیمه سال سیزدهم هجری بود. مسجد شریف نبوی به همان حال که در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله بود باقی بود تا سال 17 ه که شمار مسلمانان در مدینه افزون گردید و از اطراف و اکناف بلاد اسلامی وفدها و زائران، روی به مدینه نهادند.
در چنین حالی مسجد شریف گنجایش مردم را نداشت. از او خواستند که بر وسعت مسجد بیافزاید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر این مسجدِ من تاصنعاء هم وسعت یابد، جزو مسجد من خواهد بود. و بخاری روایت کرده که: مسجد در زمان رسولاللَّه صلی الله علیه و آله از خشت بناشده بود وسقفش برگ نخل بود وستونهایش چوب نخل. عمر بر آن افزود و آن را به همان شیوه که در عهد پیامبر صلی الله علیه و آله بنا شده بود با خشت و برگ نخل بنا کرد و ستونهای چوبی آن را تجدید کرد. پس از آنکه عمر با افزودن بر وسعت مسجد موافقت کرد، از خانههای اطراف سلب ملکیت شد و آنچه که در جنوب و غرب
ص: 89
مسجد بود بنابر مقتضای طبیعت توسعه بر سر مسجد افتاد.
توسعه مسجد شریف نبوی در سال 17 ه.
پس از چهار سال که از خلافت عمر گذشته بود، در مسجد نبوی تعمیرات و تغییرات مهمی صورت گرفت. وی مسجد را از جانب غربی 20 ذراع (10 متر) توسعه داد. پس عرض مسجد 120 ذراع (60 متر) گردید ولی از طرف شرقی بنا را دست نزد؛ زیرا حجره شریفه در آنجا بود و از جانب قبله هم 10 ذراع (5 متر) افزود، و از جانب شمال 30 ذراع (15 متر) و طول مسجد به 140 ذراع (70 متر) رسید.
عمر حجرههای همسران پیامبر صلی الله علیه و آله را داخل در مسجد ننمود، از این رو به امتداد مسجد به غرب و شمال و جنوب بسنده کرد. بعداً خواهیم دید که حجرهها در توسعههای بعدی در مسجد داخل شدند، آنگاه که برای نخستین بار در زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز بر مدینه، مسجد را از سمت مشرق هم توسعه دادند. این امر در عهد ولید بن عبدالملک بود هنگامی که در سال 88- 91 ه به وسعت مسجد افزود.
عمر درتوسعه تازه، ستونهایی ازتنههای نخل آورد وبرای بنای دیوارها قالبهای خشت، و بام رواقهای
ص: 90
چهارگانه را باگِلاندودکرد. ارتفاع سقف به 11 ذراع (5/ 5 متر) رسید ودر اطراف بام دیواری برآورد بهطول 3 ذراع (5/ 1 متر). بنیان بنا را از سنگ برآورد به ارتفاع قامت یک انسان (75/ 1 متر).
ص 96
افزوده عمر بن خطاب بر مسجد شریف نبوی در سال 17 ه.
خانههایی که در توسعه مسجد در عهد عمر ویران شد
توسعه عمر، در مسجد شریف نبوی سبب شد خانههایی که در نزدیکی مسجد بود، به آن ضمیمه شود.
عمر به ساکنان خانهها پیشنهاد کرد که اگر خواهند خانه خود
ص: 91
بفروشند و بهای آن را از بیتالمال بستانند و هر کس هم که خواهد خانه خود را به مسجد صدقه کند، از او پذیرفته میشود و در برابر این عمل خیر از او تشکر میشود. کسی که بخشی از خانه خود را به مسجد داد عبداللَّه بن جعفر بن ابیطالب بود و پسران ابوبکر.
از خانههایی که عمر در توسعه مسجد داخل کرد: یکی خانه اسامه بود و در مغرب آن، خانه زید بن حارثه و در مغرب آن، خانه جعفربن ابیطالب و در مغرب آن، خانه عباس. این از جهت قبله بود. همچنین خانه سعدبن ابیوقاص و خانه عبدالرحمان بن عَوف و در شمال آن خانه ابوبکر، سپس خانه عبداللَّه بن مسعود و این از جهت غربی بود.
عباسبن عبدالمطّلب عموی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود و خانه خود را عزیز میداشت؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله خود زمین آن را معین کرده، در بنای آن شرکت کرده بود، پس از آنکه به مدینه آمد. عباس خانه خود را میساخت و رجز میخواند:
بَنَیتُها باللَّبْنِ والحجارهوالخشبات فوقها مطاره
یا ربَّنا بارک لِأهلِ الداره
ص: 92
حاصل معنی:
آن رابا خشت و سنگ وچوب بنا میکنم چوبهاییکه بر آنها پرندگان نشینند؛ ای پروردگار، اهل این خانه را برکت ده.
رسول اللَّه صلی الله علیه و آله میگفت:
اللهمّ بارک فی هذه الدارة.
به هر حال عمر خانه را خراب کرد و مکان آن را بر مسجد شریف نبوی افزود. خانه عباس در جانب غربی محراب عثمانی واقع در غرب منبر- کنونی- جای داشت.
کوشش برای یافتن موضع قبله:
خلفا و کسانی از پیشینیان که بعد از آنها آمدهاند و به توسعه مسجد شریف نبوی همت گماشتهاند، برای قبله احترام ویژهای قائل بودهاند و میدانستند که موضع قبله را وحی معین کرده است و آن رو به روی بیت الحرام است.
از این رو هیچ کس از خلفا وسلاطین و ملوک، پس از عمر و عثمان تا به امروز مسجد شریف را از جانب قبله توسعه نداده است. هنگامی که عمر خواست مکان قبله را در دیواری که در توسعه مسجد کشیده بود، معین کند، از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله یاری طلبید تا آنها در وضع قبله خود حاضر و ناظر باشند.
ص: 93
وصف مسجد بعد از توسعه در عهد عمر:
در این توسعه سعی شد که از لحاظ مصالح بنا و شکل خارجی و داخلی، حتی درها و ستونها و غیر آن از آنچه در زمان رسول خدا بوده است، تخطّی نشود. همچنین عمر دستور داد از زیور و زینت مسجد بپرهیزند؛ زیرا آن رنگ آمیزیها حواس را به خود مشغول میدارند.
چون کارِ بنا به پایان رسید، گفت: اکنون باید زمین را از ریگ وادی عقیق فرش کنیم. پس از وادی عقیق ریگ آوردند و زمین مسجد را بدان مفروش ساختند.
در همین زمان برای روشن ساختن مسجد، چراغهایی آوردند و در روزهای جمعه و ماه رمضان در مسجد بخور میسوزانیدند وسهمی برای خریدن چیزهای خوشبو معین کردند.
همچنین همگام توسعه، در جانب شمالیِ شرقی از مسجد شریف نبوی، جایی ساخت و آن را «بطیحاء» نامید وآن تالاری بودوسیع. آن را به ریگهای «عرصة الحمراء» فرش کردند. مردم را گفت: هر کس خواهد در امور دنیا صحبت کند به آنجا رود تا کسی در مسجد هیاهو نکند و هیبت و وقار مسجد در دلهای مسلمانان پایدار ماند.
یحیی گوید که او در ناحیهای از مسجد مکان وسیعی
ص: 94
معین کرد که آن را بُطَیحاء میگفتند. سپس گفت که هر کس خواهد هیاهو کند یا شعری بخواند یا آواز بر کشد به آن بُطَیحاء رود.
عمر برای مسجد شش در تعبیه کرد؛ یعنی سه در دیگر بر درها افزود پس درها از این قرار شد:
1- در دیوار شمالی دو دَر (یک در جدید).
2- در دیوار شرقی دو در؛ باب جبرئیل یا باب عثمان و او باب النساء را هم تعبیه نمود.
3- در دیوار غربی دو دَر؛ باب الرحمه یا باب عاتکه و یک در جدید، به نام باب السلام.
مقداری که در این توسعه بر وسعت مسجد شریف افزوده شد 1100 متر مربع بوده است.
سوم: مسجد شریف نبوی در عهد عثمان (24- 35 ه.)
اشاره
پس از کشته شدن عمر، عثمان بن عَفّان به خلافت نشست. در اول محرم سال 24 هجری. در سال ششم
ص: 95
خلافتش، احساس کرد که مسجد شریف نبوی نیازمند تعمیر و توسعه است. مردم به او شکایت بردند که مسجد برای آن ازدحام جای ندارد و هم برخی تیرها وستونها درحال ویرانیاست.
ابو داود روایت میکند که مسجد شریف نبوی را در عهد رسولاللَّه صلی الله علیه و آله ستونهایی بود و بر روی ستونها از برگ و چوب خرما سایبان ساخته بودند. در عهد خلافت ابوبکر ویران شد. او بار دیگر آن را به تنه نخل و برگ و چوب آن بساخت.
باز در زمان خلافت عثمان فرود آمد. او مسجد را با آجر بنا کرد و آن بنا تاکنون برپای است.
از این عبارات بر میآید که آنچه عثمان را به تجدید بنای مسجد واداشت تنگی آن و وضع بدِ ستونهایش بود که از تنه نخل بودند.
چون مردم به عثمان از تنگی مسجد و ازدحام شکایت کردند و خواستند که بر وسعت آن بیفزاید او پیش از آنکه کاری کند، با اصحاب رسولخدا صلی الله علیه و آله مشورت کرد و از آنان راهنمایی خواست.
در این باب ابن نجار گوید که: عثمان با اهل رأی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله مشورت کرد. آنها همگی نظر دادند که
ص: 96
باید آن را خراب کرد و وسیعتر از آنچه هست از نو بنا نمود. پس نماز ظهر را به جای آورد و بر منبر شد و حمد خداوندی به جای آورد. سپس گفت: که میخواهم مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله را خراب کنم و بر مساحت آن بیفزایم. مردم رأی او را پسندیدند.
عثمان بر وسعت مسجد شریف نبوی مقدار زیادی افزود. دیوارش را با سنگهای تراشیده و گچ برآورد، ستونها را از سنگ تراشید و سقفش را از چوب ساج ساخت.
طریقه بنا:
شیوه بنا با سابق فرق بسیار داشت. سنگ به جای قالب خشت آمد و مسجد با سنگهای تراشیده و گچ بنا شد.
ستونها نیز از سنگ تراشیده بود و در آنها قطعات آهن و سرب گداخته به کار بردند تا سنگهای ستون نیکو به هم بچسبند. ستونهای سنگی را به همانجا که ستونهای چوبی بود نصب کردند. سقف را از چوب ساج ساختند.
چوبهای ساج بر تیرهای چوبی، که روی ستونهای سنگی استوار شده بودند، قرار گرفتند. دیوار را در گچ پوشیدند. در دیوارهای شرقی و غربی نزدیک سقف
ص: 97
طاقنماها ساختند.
از خلال روایات برمیآید که ناظر بنا زیدبن ثابت بوده است. همان شش باب، که در عهد عمر بود، در این توسعه جدید حفظ شد.
خانههایی که عثمان داخل بنای مسجد نمود:
عثمان مسجد شریف نبوی را از سمت شرقی توسعه نداد؛ زیرا در آن سمت حجرههای همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داشت ولی از جوانب دیگر، بعضی خانهها ضمیمه مسجد شد. آنها را یا خریدند یا به صاحبانشان در جای دیگر عوض دادند و آنها از این قرار بود:
1- خانه حَفصه دخت عمر، در سمت جنوبی، و آن عبارت از خانه کوچکی بود از آنِ حفصه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله. به عوض آن، خانهای از آنِ برادرش عبداللَّه بن عمر را به او دادند. حفصه از این خانه به مسجد میرفت. در کنار این خانه ستونی بود که بلال بر سر آن اذان میگفت. امروز در غرب موقف الزائر است.
2- خانه جعفر بن ابی طالب، پیامبر صلی الله علیه و آله برای جعفر بن ابیطالب این خانه را ساخت و او هنوز حبشه بود. پس عثمان نصف آن را به صد هزار درهم خرید و آن را به
ص: 98
بنای مسجد افزود.
3- خانه مروان بن حکم.
بنای مقصوره:
مقصوره نه در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله مرسوم بود و نه در عهد ابوبکر و عمر. بلکه بعدها مرسوم شد. ابن شَبّه و ابن زَباله گویند: اولین کسی که مقصوره از خشت ساخت عثمان بود. در مقصوره دریچهای بود که مردم از آنجا امام را میدیدند.
چون عثمان پس از کشته شدن عمر به خلافت نشست، در مسجد مقصورهای از خشت ساخت و از بیم آنچه برسر عمر آمده بود در آنجا به نماز میایستاد و آن جای کوچکی بود. وسائب بن خبّاب را نگهبانِ آن نمود و او را هر ماه دو دینار مزد میداد.
سمهودی نقل میکند که: نخستین کسی که در مسجد مقصوره ساخت معاویه بود؛ پس از آنکه یکی از خوارج او را با شمشیر زد.
در هر حال در حریق نخست (سال 654 ه.) این مقصوره در آتش سوخت.
ص: 99
مقداری که عثمان به مسجد افزود:
مقداری که عثمان از سمت قبله افزود 10 ذراع (5 متر) بود؛ نزد محرابی که هنوز محل نماز امام در مسجد شریف نبوی است؛ زیرا کسی تاکنون از سمت قبله متعرض زیادت مسجد نشده است.
زیادت عثمان از سمت شمال 20 ذراع (10 متر) بود بعد از آنچه عمر زیاد کرده بود. یعنی تا آنجا که عمر برای گفتگو و بحث در خارج مسجد قرار داده بود. و از ناحیه غربی 10 ذراع (5 متر) یعنی یک ستون. (1) 7
این پس طول مسجد از شمال تا جنوب 170 ذراع (85 متر) شد و از شرق تا غرب 130 ذراع (65 متر) شمار ستونها در هر پنج رواق درسایبان قبلهای 12 ستون بود.
ستونها از سنگ بودند، و استوار شده با آهن، روی آنها سطحی مستوی از چوب ساج بود.
عثمان در ماه ربیع الأول سال 29 ه. کار توسعه را آغاز کرد. حدود ده ماه مدت گرفت؛ یعنی در اول محرم سال 30 ه. به پایان رسید. مقدار زیادت عثمان 496 متر مربع بود.
1- ناجی محمدحسن عبدالقادر الانصاری، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، تلخیص: رضا مختاری، مسجد شریف نبوی صلی الله علیه و آله، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 5، 1385.
ص: 100
ص 109
افزوده عثمان بن عفان به مسجد نبوی در سال 29 ه. ق.
چهارم: مسجد شریف نبوی در عهد علیبن ابیطالب علیه السلام (سال 35- 40 ه.)
علی بن ابی طالب علیه السلام بیست و سه سال پیش از هجرت متولد شد و با فاطمه علیها السلام دخت پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله ازدواج کرد.
او پسر عمّ رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
ص: 101
علی در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله پرورش یافت و از هدایت او بهرهها گرفت. چون پیامبر صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد، نخستین کس از مردان که به او ایمان آورد، علی بود و او در آن زمان حدود سیزده سال داشت. و آن هنگام که پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه هجرت کرد، علی شب در بستر او خوابید تا خود را فدای پیامبر صلی الله علیه و آله کند. علی علیه السلام در تمام غزوات رسولاللَّه صلی الله علیه و آله شرکت داشت مگر غزوه تبوک که او را در مدینه به جای خود نهاده بود.
در اوایل سال 36 ه. به خلافت با او بیعت شد. و این دوره یکی از ادوار پرحادثه تاریخ اسلام است.
مدینه منوره در عهد او، یک انتقال سیاسی را شاهد بود؛ زیرا علی علیه السلام مرکز خلافت را از مدینه به کوفه آورد.
دمشق مرکز سرپیچی از خلافت علی علیه السلام بود. سرپیچی معاویه موجب حوادث بزرگ شد. که به اختلاف میان مسلمانان انجامید و فتوحات اسلامی را متوقف ساخت.
در این دوره در مسجد شریف نبوی تغییری حاصل نشد و هر چند مدینه مرکزیت سیاسی خود را از دست داد ولی مرکزیت دینیاش را همچنان داشت. از این رو والیان، امیران و پادشاهان، هرگاه که نیاز میافتاد به عمارت مسجد میپرداختند و ما آن را توضیح خواهیم داد.
ص: 102
مسجد شریف نبوی در عهد اموی
پنجم: مسجد شریف نبوی در عهد اموی (40- 132 ه.)
1- توسعه ولید بن عبدالملک به سال 88- 91 ه.
مسجد شریف نبوی پس از آنچه عثمان بر آن افزوده بود، دیگر تغییر و تعمیری در آن صورت نگرفت و در عصر اموی نزدیک به 44 سال به همان حال بود تا ولید بن عبدالملک (1) 8 عامل خود عمر بن عبدالعزیز (2) 9 را فرمان داد که مسجد شریف را تجدید بنا کند و حجرههای همسران پیامبر صلی الله علیه و آله را داخل در آن نماید، یکی از آنها حجره عایشه بود. مردم مدینه به سبب علاقهای که به رسول خدا صلی الله علیه و آله داشتند، از این فرمان متأثر و اندوهناک شدند و گریه
1- - ولید بن عبدالملک در ماه رمضان سال 86 ه. متولی امر خلافت شد. در آن زمان سنش از سی سال گذشته بود. او به توسعه مسجد شریف نبوی پرداخت و در جمادی الآخره سال 96 ه. درگذشت.
2- - عمر بن عبدالعزیز در ربیع الاول سال 87 ه. امارت مدینه یافت و در شعبان سال 93 ه. معزول شد و در صفر سال 99 ه. به خلافت رسید و در رجب سال 101 درگذشت.
ص: 103
سردادند. طبریگوید: فرستاده ولید نامه او راآورد. بر عمربنعبدالعزیز داخل شد و نامه را به او داد. فرمان شده بود که حجرههای همسران پیامبر صلی الله علیه و آله را در مسجد داخل کند و هر خانه را که پشت آنها و در اطراف آنهاست بخرد تا 200 ذراع در 200 ذراع و در نامه آمده بودکه اگر توانی، قبله راهم پیشترببر.
به نظر میرسد که ولید میخواست مسجد گسترش یابد؛ زیرا در زمان او آن جمعیت انبوه را بر نمیتافت.
نمازگزاران در روزهای جمعه به سبب کثرت جمعیت در آن حجرهها هم به نماز میایستادند. این حجرهها در سمت شمال و شرق مسجد شریف نبوی بود.
2- شیوههایی که در توسعه مسجد به کار رفت:
1- عمر بن عبدالعزیز خانههای اطراف مسجد را خرید و با حجرههای همسران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داخل در مسجد نمود.
2- خراب کردن در ماه صفر سال 88 ه. آغاز شد.
طبری گوید:
صالح بن کیسان برای نظارت در خراب کردن و ساختن تعیین شد. پرداخت مزدها هم به عهده
ص: 104
او بود. خراب کردن به وسیله کارگران مدینه منوره انجام پذیرفت و برای ساختن آن ولید کسانی را در ربیع الاول سال 88 ه. به مدینه گسیل داشت.
3- ولید به پادشاه روم نوشت و او را از قصد خود در توسعه مسجد شریف خبر داد و از او خواست به کارگران و مال و مصالح بنا یاریاش دهد. قیصر صدهزار مثقال زر فرستاد و صد کارگر و چهل بار فسیفساء (چیزی شبیه موزاییک امروزی که از قطعات مرمر ساخته میشد) ولید همه آنها را نزد عمر بن عبدالعزیز به مدینه فرستاد. این مرسوله، هنگامی که عمر بن عبدالعزیز از ویران کردن خانهها فراغت یافته بود، به مدینه رسید. او به ساختن آغاز کرد و پیِ بنا را برسنگ نهاد.
4- چون بنا به دیوار قبله رسید، عمر بن عبدالعزیز شیوخ مدینه را، از مهاجرین و انصار و عرب و موالی، فرا خواند و گفت: بیایید و در بنیان قبله خود حاضر باشید که بعداً نگویید عمر قبله ما را تغییر داد. او سنگی را از جای خود بر نمیداشت مگر آن که سنگی به جای آن مینهاد.
میخواست قبله مسجد آن سان باشد که اسلاف معیّن کردهاند.
ص: 105
3- اهتمام عمر بن عبدالعزیز به توسعه:
عمر بن عبدالعزیز به ستونهای مسجد اهتمام بسیار داشت. فرمان داد: پایین ستونها بگونهای باشد که دوتن از نمازگزاران بتوانند بر آن تکیه دهند. و بر بام ناودانی نصب کرد و او اولین کسی بود که چنینکرد، همچنین گِرداگِرد بام کنگرهها ساخت. همچنانکه یکی از موالی- به نام سعد- حُوَیطِب را فرمان داد تا سوره «فاتحه» را و از سوره «الشمس» تا آخر سوره «الناس» را بر دیوار قبله بنویسد.
4- مقصوره:
عمربن عبدالعزیز در مسجد مقصورهای ساخت که امام در آنجا نماز بگزارد. و در بنای آن هنر نماییها نمود. آن را از چوب ساج ساخت و سقفش را با فُسَیفِساء زینت داد.
هنگامی که بنا به پایان رسید و ولید برای زیارت آمد (در سال 91 ه.) از دیدن سقف مقصوره در شگفت شد و گفت: کاش همه سقف مسجد را چنین میساختی.
عمر گفت: در آن صورت هزینه بسیار میشد اکنون برای دیوار قبله و بین آن دو سقف (سقف مسجد وسقف مقصوره) چهل وپنج هزار دینار هزینه شده است.
از دلایل توجه خاص عمر بن عبدالعزیز به دیوار قبله و
ص: 106
سقف مقصوره، چیزی است که مراغی (متوفای سال 816 ه.) بدان اشارت دارد. وی میگوید سقف مقصوره دو ذراع ارتفاع داشت.
ابن جبیر در خلال زیارت خود از مدینه منوّره (در سال 580 ه.) از صنعت فُسَیفِساء که در مسجد شریف نبوی به کار رفته به تفصیل سخن میگوید: به ویژه از سمت قبله و کارهای شگرفی که در عصر اموی در آنجا صورت گرفته است:
نصف بالای دیوار، همه از نگینهای طلاست معروف به فُسَیفِساء. صنعتگران در آن صنعت بسیار کردهاند. تصاویر درختانِ مختلف است با شاخههای سر فرو کرده از بار میوهها. و مسجد همهاش بر این صفت است ولی صنعتی که در دیوار قبله به کار رفته شگرفتر است. اما دیوار شمالی که مشرف بر صحن است و شرقی و غربی چنین نیستند. سفید و مقرنساند و آنها به انواع رنگها رنگین.
اما ابن عبد ربه دو دیوار مسجد و صحن را چنین وصف میکند که دیوارهای داخلی، همه از مرمر و طلا وفُسَیفِساء است، از اول تاآخر. صحن مسجد مفروش
ص: 107
به سنگریزه است بدون حصیر. و باروی مسجد در خارج نیز از سنگهای تراشیده است و چنین است کنگرههای آن.
تغییراتی که بعد از توسعه ولید حاصل شد:
تعمیراتِ اموی در حجره شریفه، سبب تغییراتی شد؛ همچنین در منبر. دو چیز که پیش از این سابقه نداشت در مسجد پدید آمد؛ یکی مناره برای اذان و دیگری محراب.
اینک به توضیح آنها میپردازیم:
1- حجره شریفه
تغییراتی که توسعه اموی در حجره شریفه به وجود آورد، یکی آن بود که دیوارهایش به سنگهای تراشیده پوشید شد و برای آن در نگذاشتند. اطراف آن پنج ضلعی بود با اضلاع نابرابر. دیوارهای خارجی مذکور، تا سقف مسجد نمیرسیدند بلکه به مقدار دو ذراع (1 متر) کوتاهتر بودند و بر آنها پنجرههایی از چوب بود. بر بام حجره داخلی مشمعی انداخته بودند تا مانع نفوذ باران شود.
دیوار خارجی غربی چسبیده به دیوارِ داخلی بود و
ص: 108
دیوار خارجی شرقی میان آن و دیوار حجره، مقدار 50 سانتی متر از سمت شمالی فاصله بود و از سمت جنوبی 15 سانتی متر. و دیوار باروی جنوبی، بین آن و بین دیوار حجره 50 سانتی متر از جانب شرقی بود و از جانب غربی تنگ میشد تا به 20 سانتی متر میرسید. اما دیوار شمالیِ حجره، میان آن و رأس مثلث پدید آمده از بارو مقدار 4 متر بود. بر بام مسجد دیواری بالای منطقه قبر ساخته بودند تا کسی نتواند بر آن قدم نهد.
2- مناره برای اذان
مناره را عمر بن عبدالعزیز بنا کرد و در هر رکن از ارکان مسجد منارهای بود.
کثیربن حفص گوید: یکی از منارهها مشرف بر خانه مروان بن حکم بود. آنجا خانه بنی امیه بود که هرگاه به مدینه میآمدند، در آنجا سکونت میکردند. هنگامی که سلیمان بن عبدالملک برای ادای حج به مکه آمد و مؤذن بر مناره اذانگفت سلیمان فرمان داد آن را خراب کنند؛ زیرا مشرف بر خانه او بود ! از آن پس مسجد شریف نبوی سه مناره داشت. این سه مناره تا سال 580 ه. هنگامی که ابن جبیر مدینه منوره را زیارت میکرد، بر پا بوده است. او در
ص: 109
وصف آنها گوید: «مسجد شریف نبوی را سه مناره است؛ یکی در رکن شرقی که به صورت صومعه است و دوتای دیگر کوچکتر به صورت برج.»
3- محراب
پیش از این گفتیم: مسجد شریف نبوی را محرابی که در دیوار کنده باشند، نبود. نه در عهد پیامبر صلی الله علیه و آله و نه در عهد چهار خلیفه بعد از او. بنابر روایات تاریخی، محراب مجوف در توسعه و تعمیر ولید بن عبدالملک، به دست عامل او بر مدینه عمر بن عبدالعزیز (88- 91 ه.) احداث شد. وی هنگامی که محراب را ساخت مسلمانان را دعوت کرد تا در تعیین جهت قبله شرکت جویند و گفت: بیایید در بنیان قبله خود حاضر شوید که بعدها نگویید عمر قبله ما را تغییر داد. او سنگی بر نمیکند مگر آنکه سنگی به جای آن مینهاد.
4- درهای مسجد
مسجد شریف نبوی همان درهای اصلی چهارگانه را که داشت حفظ کرد و آنها عبارت بودند از: «باب السلام»، «باب الرحمه» در دیوار غربی، «باب جبرئیل» و
ص: 110
«باب النساء» در دیوار شرقی. مطری گوید: ولید برای مسجد شریف نبوی بیست در تعبیه کرد.
مقداری که ولید بر مسجد شریف افزود 2369 متر مربع بود. این آخرین توسعهای بود که در عهد دولت اموی داده شد که در آن، میانِ متانت عمارت و دقت و زیبایی هنر معماریِ بدیع اسلامی جمع شده است.
ص 122
افزوده ولید بن عبدالملک در سال 88- 91 ه.
ص: 111
ششم: مسجد شریف نبوی در عهد عباسی (132- 656 ه.)
توسعه در عهد مهدی (158- 169 ه.)
پس از عمارت و تعمیر ولید بن عبدالملک، به سال 88- 91 ه. که باید آن را تنها توسعه و عمارت در عهد اموی شمرد، مسجد سالها به همان حال باقی بود.
چون عباسیان عهدهدار امر خلافت شدند، ابو جعفر منصور به توسعه مسجد شریف نبوی همت گماشت ولی او پیش از آنکه دست به کاری بزند در گذشت.
چون حسن بن زید بن حسن بن علیبن ابیطالب علیه السلام در ماه رمضان سال 150 ه. بر مدینه امارت یافت، کف مرمر پوش جلو منبر را از اطراف وسعت داد تا به ستونها ملحق ساخت.
هنگامی که مهدی به خلافت رسید و در سال 160 ه.
حج به جای آورد، به زیارت مدینه آمد و مسجد شریف نبوی را به همان حال که بود مشاهده کرد، فرمان داد که بر
ص: 112
آن بیفزایند. مقصورهای را که در آنجا بود خراب کرد و خواست از پلههایی که معاویه بر منبر افزوده بود بکاهد،
ص 125
افزوده مهدی عباسی در سال 165 ه. ق.
گفتند که چوب آن کهنه شده، اگر آن را از جای حرکت
ص: 113
دهند بیم آن است که بشکند. پس آن را در جای خود رها کرد.
کار توسعه در سال 161 ه. آغاز شد و پنج سال مدت گرفت.
توسعه مهدی چند خانه را داخل در مسجد نمود؛ همه این خانهها در سمت شمالی مسجد بودند؛ زیرا توسعه فقط از یک طرف بود.
کلًا در توسعه مهدی، سطح مسجد شریف نبوی 2450 متر مربع شد.
مهدی آنچه را که ولید در سمت شمال افزوده بود خراب کرد و آن را، با افزودن 55 ذراع، از نو بنا نمود و در این قسمت کارهای هنرمندانه بسیاری صورت گرفت و آن را با فُسَیفِساء زینت داد.
همچنین مهدی فرمان داد که مقصوره اموی را خراب کنند و کف آن را با سطح زمین برابر سازند.
مصالحی که در این زیادت به کار رفته بود، بیش از همه، سنگهای رخامی یا مرمر بود.
مهدی برای مسجد شریف نبوی بیست و چهار در قرار داد از این قرار:
- هشت در بر دیوار شرقی.
ص: 114
- هشت در بر دیوار غربی.
- چهار در بر دیوار شمالی.
- چهار در بر دیوار جنوبی (قبله).
درهای دیوار جنوبی مخصوص دخول و خروج بود؛ از آن جمله دری بود که امرا از آن داخل میشدند، در ناحیه خانه مروان. و دری در سمت چپ قبله بود که از آن به مقصوره میرفتند و دری در طرف راست قبله (دَرِ بیت القنادیل) بود و دری در قبله مسجد که سلطان از آن به مقصوره میرفت.
درهایی که مهدی ساخته بود به مرور بسته شد، به طوری که ابن جبیر در زیارت مدینه منوره (در سال 580 ه.) میگوید:
در مسجد نوزده در بود؛ از آن جمله چهار در بسته در دیوار شمالی و پنج در بسته در دیوارهای شرقی و غربی و در دیوار قبلهای هم یک در بسته بود.
درهای باز عبارت بودند از دو در، در دیوار شرقی؛ یعنی باب جبرئیل (باب عثمان) و بابالنساء ودو در در دیوار غربی؛ یعنی باب الرحمه (باب عاتکه) و بابالسلام.
دریچه خانه عمر، به دیوار قبله، در سمت چپ محراب
ص: 115
به پنجره تحوّل یافت و آن بعد از ساختن مقصوره جدید بود که در عمارت مهدی از چوب ساخته شد، به پهنای طول رواق اول.
منارههای مسجد به همان حال که در عمارت ولید بن عبدالملک بودند، سرپا ماندند.
اصلاحاتی که در عصر عباسی در مسجد صورت گرفت:
1- در سال 140 ه. ابوجعفر منصور بر صحن مسجد سایبان قرار داد.
2- در سال 151 ه. والی مدینه، حسن بن زید مرمرهایی را که منبر بر آنها قرار داشت، برکند و فرش مرمر را از اطراف منبر تا کنار ستونها گسترش داد. این امر در عهد منصور بود.
3- در سال 193 ه. در عهد هارونالرشید، ابوالبُحْتُریبن وهب، والی مدینه در سقف مسجد اصلاحاتی کرد از سمت قبر شریف نبوی چنانکه بین قبله و صحن سنگ مربع شکلی قرار داد تا مانعِ نفوذ آب باران به درون مسجد شود.
4- در سال 202 ه. در عهد مأمون بن هارونالرشید،
ص: 116
اصلاحات و ترمیمهایی در بعضی از اجزای مسجد شریف نبوی صورت گرفت.
5- در سال 246- 247 ه. عهد متوکل، وی ازاری ازرخام بهبلندی 75/ 1 ساخت وزمین رابهمرمرِ سفید، فرش کرد وبعضی از دیوارها را به فُسَیفِساء پوشاند.
6- در سال 282 ه. در عهد معتضد، بعضی اصلاحات در جانب شرقی مشرف بر صحن صورت پذیرفت.
7- در سال 548 ه. در عهد مقتفی، جمالالدین اصفهانی، وزیرِ زنگی، رخامی که بر دیوارهای قبر شریف بود برکند و این در ایام حکومت قاسم بن مُهَنّاالحسینی بر مدینه بود.
8- درسال 557 ه. دیوارهای از سرب در اطراف مرقد شریف به واسطه نورالدینمحمودبن زنگی مشهور به «الشهید» ساخته شد.
9- در سال 566- 575 ه. در عهد مستضیء، حسین بن ابیالهیجاء پوشش خارجی مرقد رسول اللَّه را با رخام یا مرمر به پایان آورد.
10- در سال 576 ه. ناصر دیوارهای شرقی مناره شمال شرقی را تجدید کرد و گنبدی در وسط صحن برای حفظ ذخایر گرانبها؛ مثل قرآن عثمان و دیگر کتب مهم، بنا کرد.
ص: 117
تجدید بنای دیوار شرقی در سال 589 ه. پایان گرفت.
11- در سال 593 ه. در عهد همین خلیفه، منبرِ اموی تجدید شد.
12- در سال 655 ه. در عهد مستعصم تعمیر و اصلاح در مسجد شریف نبوی همچنان ادامه داشت از هنگامی که مسجد دستخوش حریقی ویرانگر گردید. این حریق در اول ماه رمضان سال 654 ه. اتفاق افتاد.
مطریگوید:
در مسجد آتش افتاد، چنانکه در سقف آن حتی یک چوب برجای نماند! منبر و درها و خزائن و پنجرهها و مقصورهها و پوشش حجره و کتابهاهمهسوختند ولیگنبدی کهدر وسط صحن برای حفظ ذخائرساخته بودند، باقیماند. همچنین ستونها همانند تنه نخلها برپای ماندند و چون باد میوزید متمایلمیشدند و سرب بعضی از ستونها ذوب شد و فروافتاد. سقفیکه بالای حجرهبود بر بامبیت پیامبر صلی الله علیه و آله فرودآمد وهمه در درون حجره شریفه ریختند.
در سال 655 ه. بار دیگر در اول سال تعمیر و عمارت آغاز شد ولی کار منحصر به پاکسازی مسجد از آثار حریق
ص: 118
بود، به اضافه ساختن سقف حجره نبوی و اطراف آن تا دیوار شرقی، تا باب جبرئیل و از جنوب تا دیوار قبله و از غرب تا منبر، ولی با پایان گرفتن دولت عباسی در بغداد بر اثر استیلای مغول در سال 656 ه. کار عمارت مسجد متوقف ماند.
ص: 119
فصل چهارم: مسجد شریف نبوی در سالهای 656- 1344 ه.
اشاره
ص: 121
اول: مسجد شریف نبوی در عصر ممالیک بحری (656- 784 ه.)
کوشش عباسیان در عمارت و توسعه مسجد شریف نبوی، با سقوط آن دولت به دست مهاجمان مغول در سال 656 ه.- چنانکه گفتیم- به پایان رسید و از آن پس، این وظیفه بر عهده ممالیک بحری (1) 10 مصر قرار گرفت.
سلطان نورالدین بن عزالدین ایبک صالحی در 656 ه.
دست به این کار زد و کار او، به گونهای که شرح خواهیم داد، ادامه یافت:
1- - ممالیک جمع مملوک است به معنی غلام و بیشتر به غلامان سفیدپوست اطلاق شود سلسلهای از غلامان ترک و چرکسی بر مصر حکومت کردند از سال 648 هجری تا 922 هجری. ممالیک دو طبقهاند: بحری و برجی. ممالیک بحری از 648 تا 792 هجری حکومت کردند. (مترجم).
ص: 122
1- در سال 656 ه. پادشاه یمن، المظفر شمسالدین، به جای منبری که در آتش سوخته بود منبری به مسجد شریف نبوی فرستاد و در این برهه کار تعمیر ونوسازی تا بابالسلام در دیوار غربی ادامه یافت.
2- در سال 657- 658 ه. در عهد سلطان سیفالدین قطز کار در سمت جنوبی به پایان رسید؛ از بابالسلام و بابالرحمه در جانب غربی تا باب جبرئیل و بابالنساء در جهت شرقی.
3- در سال 661 ه. در عهد بیبرس بندقداری آنچه در مسجد باقی مانده بود و نیاز به بازسازی داشت پایان گرفت و سقفی روی سقف ساخته شد؛ همچنانکه پیش از اینبود.
جز اینکه سقف شمالی فقط یک سقف بود. منارهها و درها و مخازن و همه اثاث مسجد تجدید شد و مصالح پی در پی به مدینه ارسال میشد، هر بارکه به آنها نیاز میافتاد.
4- در سال 666 ه. بیبرس منبری به مسجد فرستاد و ضریحی از چوب به بلندی 5/ 3 متر بساخت که سه در داشت و آن را در اطراف مرقد رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و آنجا که به خانه فاطمه علیها السلام معروف است قرار داد. این واقعه به سال 668 ه. اتفاق افتاد.
ص: 123
5- در سال 678 ه. در عهد سلطان المنصور سیفالدین قلاوون الفی صالحی، به جای سقف حجره شریفه، گنبدی بلند، برای اولین بار، به قصد محفوظ ماندن حجره از نزول باران بر آن ساخته شد.
در زمان قلاوون نیز متوضایی برای وضو گرفتن نمازگزاران ساخته شد، در خارج مسجد نزدیک بابالسلام، به سال 686 ه.
6- در سال 694 ه. در عهد سلطان زینالدین کتبغا، مقصوره چوبی، به شکل پنجرهای مشبک میان آن و سقف تکمیلگردید.
7- در سال 701 ه. در عهد سلطان ناصر محمدبن قلاوون اصلاحات و تعمیرات چندی در مسجد شریف نبوی صورت گرفت. سقف روضه اصلاح شد و در خلال سالهای 705- 706 ه. سقف رواقهای شرقی و غربی صحن اصلاح گردید. شیخالحرم در عهد خود، مناره بابالسلام را در سال 706 ه. بنا نمود و از ذخایر حرم شریف نبوی و نیز از وجهی که از فروش ذخایر آن به دست آمده بود، هزینه آن را پرداخت. در سال 729 ه.
در عهد این سلطان بر قسمت مسقف سایبان قبله اضافه شد و در کنار این صحن دو رواق موازی با دیوار
ص: 124
قبله با طاقهاییکه تا آن زمان در آنجا معهود نبود ساخته شد.
کارهایی که سلطان ناصر قلاوون در مسجد شریف نبوی انجام داد، با آنچه ملوک پیش از او کرده بودند، فرق داشت. این کارها نه در یک زمان بود و نه در مراحل مختلف به یک صورت.
8- در سال 755- 762 ه. در عهد سلطان ناصر حسنبن محمد بن قلاوون، برخی اصلاحات در مسجد صورت گرفت و صفحات سربی که بر گنبد حجره شریفه بود تجدید شد.
9- در سال 765 ه. در عهد سلطان شعبان بن حسین بن ناصر محمد بن قلاوون گنبدی که بر مرقد شریف بود بار دیگر تعمیر شد و توسط سلطان شعبان در سال 765 ه. و دو سال بعد؛ یعنی در سال 767 ه. برای مسجد شریف شرفههایی ترتیب داده شد.
این کارهایی که سلطان شعبان در مسجد شریف نبوی به انجام رسانید، آخرین کارهایی بود که در عصر ممالیک بحری در آنجا صورت گرفته است.
ص: 125
دوم: مسجد شریف نبوی در عصر ممالیک چرکسی (784- 923 ه.)
اشاره
از آغاز عصر ممالیک چرکسی، اهتمام به عمارت مسجد شریف نبوی همچنان ادامه داشت. پیش از عمارت مسجد از سوی سلطان اشرف قایتبای، این ممالیک همه همّشان این بود که آنچه را که اسلافشان یعنی سلاطین بحری، در مسجد انجام دادهاند، همچنان نگهداری شود و در حفظ و حراست و ترمیم و تجدید آنها، هرگاه نیاز افتد، اقدام نمایند. اینک مهمترین کارهای عمرانی ایشان را به اختصار میآوریم:
1- در سال 797 ه. در عهد سلطان برقوق بن انس (نخستین از سلاطین چرکسی) وی برای مسجد شریف نبوی منبری فرستاد.
2- در سال 820 ه. در عهد سلطان مؤید ابونصر شیخالمحمودی، وی منبر دیگری ارسال داشت که به جای منبر برقوق نهاده شد. (1) 11
1- - این منبر در آتش سوزی دوم که در مسجد النبی در سال- 886 هجری. رخ داد، سوخت. شرح این واقعه را بعد از این خواهیم نوشت.
ص: 126
3- در سال 831 ه. در عهد سلطان برسبای دقماقیِ ظاهری، اصلاح و تعمیر دو رواق مشرف بر صحن به پایان رسید.
4- در سال 852 ه. در عهد سلطان چقمق (الظاهر سیفالدین ابوسعید چقمق علایی ظاهری) مسجد شریف احتیاج به تعمیر دیگری پیدا کرد. چقمق سقف مسجد، بخصوص منطقه روضه شریفه را تجدید کرد و دری در سمت شمالی آنجا که مقصوره چوبی واقع است باز کرد.
این مقصوره را بیبرس بندقداری ساخته بود و بر بالای آن رفهایی ساخت و زمینش را تا حد صحن به رخام (مرمر) فرش نمود.
همچنین زمینِ بین مقصوره و دیوار عمر بن عبدالعزیز بر گرد مرقد شریف را به رخام رنگارنگ مفروش ساخت.
در این سال ازار دیوار قبله از رخام ساخته شد و به بقایای رخامِ موجود در محراب عثمانی متصل گردید.
5- در سال 861 ه. در عهد اشرف اینال طوغان شیخْ محرابی، ویژه پیروان مذهب حنفی برپا داشت (این محراب بعدها به «المحراب السلیمانی» موسوم شد).
ص: 127
محراب حنفیان بر سمت راست روضه شریفه در موضعی کمی پایینتر از موضع امروزین آن بنا شد.
6- بین سالهای 879- 910 ه. اشرف قایتبای قبل و بعد از حریق مسجد شریف نبوی تعمیرات مفصلی در مسجد شریف انجام داد. از این قرار:
اولین تعمیر قایتبای در مسجد شریف نبوی در (879- 881 ه.)
مسجد شریف نبوی به بازسازی و تعمیر اساسی نیاز داشت که این کار در سال 879 ه. صورت گرفت بدین نحو که طاقهای مشرف بر صحن در جانب شرقی و در پی آن سقف رواق تخریب گردید و آنگاه ستونها با استفاده از سرب تجدید شد. همچنین در دیوار شرقی، از مِئذنه شمال شرقی (سنجاریه) تخریب کلّی صورت گرفت و از نو بناگردید. این تعمیرات به شیوه تازهای انجام میشد؛ زیرا دیوارها را به گِل و آهک و ماسه برآوردند و سقف را از داخل و خارج، از سنگ و گچ ساختند. کار بازسازی بر عهده شمسالدین بن الزمن قرار گرفت. مدت یک سال کارها متوقف شد و این به سبب اختلاف آراء درباره تجدید حجره شریفه بود. ولی بار دیگر در ماه
ص: 128
جمادیالأُولی سال 881 ه. از نو آغاز شد. این کار نیز بر عهده شمسالدین بود. او سقف روضه مطهره، همچنین گنبد مرقد نبوی را تجدید بنا کرد. و سقف بالایی روضه را بالاتر برد و قسمتی از سقف غربی منبر را.
بنای نخست عبارت بود از پلهای چوبیکه بر پایههای سنگی بالای تاج ستونها کار گذاشته شده بود. پلهای چوبی تبدیل به طاقهای آجری گردید؛ به همان منوال طاقهای صحن. این امر سبب شدکه سقف اینمنطقه از دیگر سقفهای جناح قبله- با وجود آنکه آنها را دو سقف بود- بالاتر رود. سقفهای دیگر هم بر همین حال سقف پایین رواق شرقی و مشرق مرقد نبوی و سقف رواق از باب جبرئیل و بابالنساء، همچنین سقف پایین مقابل مرقد نبوی در جانب جنوبی که بر آن نام «الظاهر بیبرس» نوشته شده است. به همین منوال بود قسمتهایی از سقف جناح شمالی. رأی ناظر بنابراین قرار گرفت که سقف قدیم حجره شریفه خراب شود و گنبد کوچک آن با سنگ بازالت ساخته شود و بالای آن را از سنگ آهکی به سبب محکمی آن برآورند و آن را بالا بردند تا به قوس سقف بلند مسجد رسید.
پس از اینگونه کارهای محکمکاری، نوبت به آراستن و
ص: 129
تزیین مسجد رسید. مرمرهای حجره نبوی را برداشتند و مرمرهای سفید و قرمز (سماقی) کارگذاشتند. مرمر قبله را نیز تعویض کردند و حاشیهای که بالای مرمر مذکور بود، به وضع بهتری تجدید کردند. مقصوره چوبی اطراف مرقد شریف را نیز از نو ساختند. (1) 12 سلطان قایتبای هنگامی که به زیارت مدینه منوره آمد پیش از بجای آوردن حج، در 22 ذی القعده سال 884 ه.
این کارها را پایان داد. ورود او به مدینه چون ورود مردمِ متّقی بود. هنگام دخول به شهر پیاده شد و به حجره شریف نبوی قدم ننهاد و گفت: اگر ممکن بود برای زیارت دورتر از این موضع بایستم چنان میکردم. و این به سبب توقیر و اجلال آن مکان شریف بود.
دوّمین عمارت قایتبای در مسجد شریف نبوی (886- 889 ه.)
مسجد شریف نبوی همچنان تعمیرات و بازسازیهای اولیه قایتبای را، که ابنالزمن در پایان سال 881 ه. انجام داده بود، حفظ کرد تا اینکه پس از مدت کمی، در اثر
1- - این مقصوره نیز در حریق دوم مسجد به سال 886 ه. آتش گرفت.
ص: 130
صاعقهای که به مِئذنه جنوب شرقی فرود آمد، دستخوش حریق شد. این واقعه در 13 ماه رمضان سال 886 ه. اتفاق افتاد. با آنکه سمهودی هنگام حریق در مدینه حضور نداشت و به مکه رفته بود تا از آنجا برای دیدن زن و فرزندش به مصر رود ولی شرح دقیقی از علّت حریق و کیفیت مهار آن و کار ساختمان مسجد برای ما ذکر کرده است. (1) 13 او زیارت مکه را قطع کرد تا برای شرکت در عمارت مسجد شریف، به مدینه بازگردد.
سمهودی میگوید: در این حریق جز گنبد داخلی بر مرقد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که قایتبای ساخته بود، جایی سالم نماند. منبر و مقصوره سوخت و بیشتر طاقها و ستونها فرو ریخت، اگر چیزی هم باقی ماند، درشرف سقوط بود.
او به سلطان اشرف قایتبای، در اوایل ماه رمضان سال 886 ه. نامه نوشت. سلطان سخت بیمناک شد و در همان ماه فرمان داد که بیدرنگ مسجد را از آثار حریق پاکیزه سازند. همچنین کاری را که در تعمیر مسجدالحرام آغاز کرده بود تعطیل کرد و گفت که همه آلات عمارت را به
1- - برای آگاهی بیشتر از دلایل آتش سوزی و اینکه چه چیزی سببشد بر مسجد شریف تلفاتی وارد شود، نک: سمهودی، وفاء الوفا، ج 2، ص 633- 647
ص: 131
مدینه منوره ارسال دارند و دو گروه از کارگران را نیز فرستاد.
گروه اول: حدود صد تن از استادانِ بنّا و نجار و چوببر و نقاش و حجّار و کنده کار وآهنگر و سنگبر. بااین گروه ناظر تعمیرات مکه، سنقرالجمالی و برادرش شاهین الجمالی نیز همراه بودند.
گروه دوم: مرکب از سیصد صنعتگر بود که از قاهره با مواد لازم برای بنا آمدند. به اشراف و نظارت شمسالدین بن الزمن. او پیش از وقوع حریق کار آبادسازی مسجد شریف نبوی را بر عهده گرفته بود که پیشتر از او یاد کردیم.
معماران به سرعت دست به کار شدند و مناره جنوب شرقی را تا پیِ آن، خراب کردند. همچنین دیوار خارجی را، از باب جبرئیل در جهت شرقی تا بابالرحمه در جهت غربی. مناره را به شیوه و شکل منارههای ممالیک مصر ساختند. بارو را نیز تجدید بنا کردند و دیوار را کمی از پیش بلندتر برآوردند و محراب را در دیوار قبله (محراب عثمانی) توسعه دادند و ستونهای تازه کار گذاشتند که در بالای آنها طاقهای آجری بود و بر سر آنها سقفی از چوب، به گونهای که فضای خالی جلو محراب تا دیوار قبله را پوشید و ستون دیگری بر ستونهای حامل محراب
ص: 132
افزودند و گنبد بزرگی ساختند بر روی پایههای سنگی و طاقهای آجری بر روی مرقد شریف نبوی. نتیجه این کار آن شد که فضای خالی میان دیوار خارجی شرقی و بناهای تازهساز تنگ شد و لازمه آن توسعه دادن فضا به سوی عرض دیوار سابق بود. باب جبرئیل در مکان خود باقی ماند. میان گنبد غرفه نبوی و دیوار جنوبی سقف زده شد و آن سقف عبارت از یک گنبد بزرگ بود و سه گنبد دیگر اطراف آن در جوار این گنبدها و مئذنه اصلی فضای بازی بود برای روشنایی و تهویه.
مئذنه مذکور را دری در دیوار غربی قرار دادند که در آغاز، آن در در دیوار شمالی بود. همچنین جلو بابالسلام داخل مسجد دو گنبد ساخته شد. در مذکور را به مرمرهای سفید و سیاه پوشیدند و به انواع زیورهای بدیع بیاراستند.
محرابی در مکان مصلای رسول اللَّه ساختند و محراب قبله (محراب عثمانی) را به رخام یا مرمر مزیّن کردند و مقصورهای با شبکههای مسین نهادند و منبر و دکهای از مرمر ترتیب دادند و دکهای دیگر در رواقهای شرقی میان بابالنساء وانتهای مسجد، و دیگری در رواقهای غربی میان بابالرحمه و انتهای مسجد نیز. همانگونه خزاینی در دیوار شرقی به اضافه روزنهایی دائرهشکل در بالای
ص: 133
دیوار. دردیوار جنوبی (دیوار قبلهای) روزنها برخی از آجر ساخته شده بود و برخی از سنگهای تراشیده. سبب ساختن این روزنها آن بودکه با وجود طاقها نور در درون رواقهاکم شده بود. سپس روزنها را در سمت قبله بستند مگر همان روزنی که در منطقه محراب عثمانی بود.
روزنها را پنجرههای کوچک مسی بود با شیشه.
این کارها در ماه ذی القعده سال 888 ه. انجام پذیرفت. همچنین دیوارهای مرقد نبوی با مرمر پوشیده شد.
ارتفاع مسجد از زمین 22 ذراع (11 متر) بود. کارهای مربوط به سقف مسجد در اواخر ماه رمضان سال 888 ه.
به پایان رسید.
در ماه ذی القعده سال 889 ه. بهاءالدین ابوالبقاء ابن الجیعان با چند نقاش برای رنگ کردن سقف مسجد با لاجورد بیامد و همچنین مسجد را به قندیلها و چلچراغها بیاراست و در کتابخانهای که برای آن ترتیب داد، قرآنهای نفیس نهاد.
هنگامی که کارها رو به پایان بود، سلطان قایتبای رباط و مدرسهای چسبیده به دیوار غربی مسجد، میان بابالسلام و بابالرحمه بنا کرد و مئذنه کوچکی که بعدها به مئذنه
ص: 134
بابالرحمه مشهور شد بساخت.
اندکی پیش از پایان یافتن این کارها معلوم شد در گنبد بالایی مرقد شریف شکافی پیدا شده، همچنین در مئذنه شرقی (مئذنه بزرگ اصلی). پس گنبد را خراب کردند و از نو ساختند و مئذنه را هم تا آخر خراب کردند و زمین را گود کردند و از آنجا بنیانی قوی، به سنگ استوار شده برآوردند و بر روی آن مئذنه را ساختند. و این همان مئذنهای است که امروز هم برپاست. ارتفاع آن 120 ذراع (60 متر) است. این کار در سال 891- 892 ه. صورت پذیرفت. مشرف و ناظر این بناها شاهینالجمالی بود.
در 19 صفر سال 898 ه. صاعقهای بر یک طرف این مئذنه فرود آمد. قسمتی از سنگهایش را پراکنده ساخت ولی مسجد از خسارت در امان ماند. سلطان قایتبای در ماه ربیعالآخر سال 898 ه. فرمان داد که آن زیانها را جبران کنند.
مسجد شریف نبوی پس از آبادانیِ دومِ قایتبای، شامل هفت رواق در جانب قبله بود و چهار رواق در جانب غربی و سه رواق در جانب شرقی و چهار رواق در جانب شمالی.
سلطان قایتبای 120 متر مربع به مساحت مسجد افزود.
این کارها آخرین کارهای عمرانی در عهد اشرف
ص: 135
قایتبای بود، یا بکلّی در عهد ممالیک چرکسی که دولتشان به دست عثمانیان، به سال 923 ه. پایان گرفت.
سوم: مسجد شریف نبوی در عهد ترکان عثمانی (923- 1336 ه.)
مرمّتها و اصلاحات
اشاره
از جستجو در منابع تاریخی چنان برمیآید که آخرین اصلاحات در مسجد شریف نبوی به دست سلطان قایتبای صورت گرفت. عثمانیان در سال 923 ه. بر مصر مستولی شدند و به حکومت ممالیک پایان دادند، سپس بلاد حجاز را نیز تصرف کردند و از آن پس امور بازسازی و توسعه اماکن مقدسه برعهده آنان قرار گرفت. آنان اقدامات ممالیک را در توسعه و ترمیم مسجد شریف ارج نهادند و در مواقع نیاز خود آن را ادامه دادند. از این قرار:
1- در عهد سلطان سلیمان قانونی (926- 974 ه)
او اوّلین کسی بود که اقدامات ترمیمی در مسجد شریف
ص: 136
نبوی را صورت داد. محمد بن خضر رومی (م 959 ه) این ترمیمات را به شروح زیر وصف میکند: نخست تعمیر باروی مدینه بود که بنای آن هفت سال از 939 تا 946 ه.
مدت گرفت. سلطان سلیمان در سال 940 ه از مهندس مشرف بر سور خواست که ترمیمات و اصلاحاتی هم در بابالسلام به انجام رساند. ولی اصلاحات مهم در عهد سلطان سلیمان قانونی در سال 947 ه. آغاز شد، که شامل بابالرحمه و بابالنساء بود. مئذنه شمال شرقی (السنجاریه) را خراب کردند و به جای آن مئذنه سلیمانیه را ساختند. عمق پیِ آن سیزده ذراع بود (هر ذراع 6/ 56 سانتیمتر برابر با 53/ 8 متر) و عرض پیِ 7 ذراع در 7 ذراع (معادل 59/ 4 متر) و در سطح زمین 6 ذراع در 6 ذراع (93/ 3 متر). بر بابالرحمه و بابالنساء تاریخ بنا و نام سلطان نوشته شد. همچنین دیوارها و ستونها را سفید کردند و نام سلطان را بر سقف مجاور دیوار غربی نوشتند.
سلطان تمام مصالح بنا را بر پشت اشتران و دیگر چارپایان بفرستاد و جمعی از بنّایان و حجّاران و کندهکاران را، با هرچه هزینه کارشان میشد، روانه داشت.
در سال 946 ه. هلالهای ممالیک را، که سرگنبد شریف و منارهها بود، برکندند و هلالهای مسین مطلّا به
ص: 137
جای آنها نهادند و یک هلال بر منبر گذاشتند و بر سر هر مناره یک هلال نصب کردند.
محمد خضر گوید: میگویند طلایی که برای هلالها مصرف شده بود، از طلای مسکوک سلیمانی هزار و هشتصد دینار بود. و نیز نام مهندسان، مشرفان و ناظران بنا را بر دیوارها، کتیبه کردند.
در 17 ماه محرم سال 948 ه محراب حنفیها را در مکان محراب طوغان شیخ (که پیش از سال 680 ه ساخته شده بود) برپای داشتند تا محاذی محراب شافعیان در جانب شمال غربی روضه شریفه و در جانب راست منبر شریف و محاذی محراب شریف نبوی باشد. امام حنفیان در محراب جدید به نماز ایستاد. این واقعه در 12 ربیعالأول سال 948 ه. بود.
در سال 974 ه. اصلاحات و ترمیمات چندی در مسجد نبوی صورت گرفت. مهمترینشان نوسازی همه دیوار غربی بود از بابالرحمه؛ زیرا بیشتر آن فرو افتاده بود. نیز مرمرکاری روضه شریفه و آوردن پوششی بافته برای حجره شریف نبوی. نیز گنبد شریف نبوی اصلاح شد و بر سقف جانب غربی مسجد چند گنبد کوچک ساختند.
همچنین در سال 974 ه. گنبد صحن که در سال 576 ه.
ص: 138
ص 150
نقشه مسجد نبوی از کتاب «دلیل الحاج» که به زبان ترکی است در کتابخانه سلیمانیه استانبول در نیمه قرن 16 م.
ص: 139
ساخته شده بود تجدید بنا گردید.
کارهای عمرانی سلطان سلیمان قانونی در مسجد نبوی، در مدت 33 سال منحصر به تجدید و ترمیم در بسیاری از اجزای آن بود. و تا مدتی دراز، رونق و شکوه خود را حفظ کرد.
2- در عهد سلطان سلیم بن سلیمان (974- 982 ه.)
وی بعضی از ترمیمات و اصلاحاتی را، که در عهد پدرش به پایان نرسیده بود، کامل کرد و محراب موجود در غرب منبر را با فُسَیْفِساء منقوش به آب طلا پوشید. و نام خود را به خط ثلث، داخل گنبد، در جهت قبله نقش نمود.
3- در عهد سلطان مراد سوم (982- 1003 ه.)
در سال 994 ه. مردم مدینه شکایتها نوشتند که بر دیوار مسجد نبوی شریف زیانهایی وارد آمده و نیاز به ترمیم و اصلاح دارد. سلطان در حال، فرمان داد دیوار شرقی را که کج شده بود و ایجاد خطر میکرد خراب کنند و آن را از بابالنساء تا مناره شمالشرقی (السنجاریه) تجدید بنا کنند. هزینه آن را از آنچه در خزانه مسجد شریف گردآمده بود و بهای ذخائر و قندیلها و دیگر زیورها
ص: 140
حاصل کردند.
در سال 996 ه. در مدینه منوره زلزله آمد و موجب شد که سقفهای مسجد نیاز به ترمیم پیدا کند. در سال 997 ه. دیوارها را سفید کردند و رنگ ستونها را تجدید کردند.
اما مهمترین کارهای سلطان مراد که باید آن را تاج کارهای او برشمرد، منبرِ رخامیِ بدیعی بود که در سال 998 ه. به مسجد شریف فرستاد. این منبر هنوز برپا است و از هنر و ابداعات عثمانیان حکایت میکند. این منبر را دوازده پله است؛ سه پله بیرون دَر و نُه پله داخل آن.
4- در عهد سلطان احمد اول (1012- 1026 ه.)
بهمسجد شریف نبوی لوحهای از نقره اهدا شد که آن را در جانب جنوبی مقصوره کار گذاشت و بر آن تاریخ 1026 ه. نقش شدهبود.
5- در عهد سلطان مراد چهارم (1032- 1049 ه.)
بعضی از اجزای سقف مقدّمِ مسجد، آنجا که در کنار صحن است، به تجدید بنا نیاز داشت. پس مقرر شد که سه رواق برای سایبان در سمت قبله، آنجا که در کنار صحن
ص: 141
است، بیفزایند. والی مصر مکلّف به تعمیر آن شد. از مصر
ص 152
نقشه مسجدالنبی، گنبد مرقد حضرت فاطمه علیها السلام و خزانة النبی صلی الله علیه و آله
ص: 142
کارگران لازم را فرستادند. در سال 1044 ه. به پایان رسید.
این سقف وقتی تعمیرات لازم در آن به عمل آمد، از آنچه در عهد قایتبای و سلیمان قانونی و مراد سوم کرده بودند، برتر آمد. (1) 14
6- در عهد سلطان محمد چهارم (1058- 1099 ه.)
سلطان محمد چهارم به تجدید بنای مناره بابالسلام، که در سال 706 ه. ساخته شده بود، فرمان داد؛ زیرا به این تجدید بنا نیاز بود. او احمدپاشا، والی مصر را مکلّف ساخت که از نقدینه و مصالح هرچه لازم است ارسال دارد.
و نیز برخی مواضع حرم شریف نبوی را ترمیم نمود.
7- در عهد سلطان مصطفای دوم (1106- 1115 ه.)
در این عهد برخی اصلاحات در سقفها انجام گرفت و پارهای از مواضع مسجد تجدید بنا شد. همچنین در منطقه روضه شریفه به سال 1111 ه. ترمیمات و تجدیداتی صورت پذیرفت.
1- - به شکل صفحه پیش بنگرید. نقشه مسجد شریف نبوی در سال 1582 م.
ص: 143
8- در عهد سلطان احمد سوم (1115- 1143 ه.)
در زمان احمد سوم فقط سقف سایبان غربی در سال 1133 ه. تجدید شد؛ زیرا 12 ستون آن در حال از بین رفتن بود و ترمیماتی در قسمت انتهایی انجام شد.
9- در عهد سلطان محمود اول (1143- 1168 ه.)
در عهد این سلطان، رواقی در سمت قبله، در سال 1149 ه. اضافه شد و با چند گنبد، بنای نزدیک به آن را سقف زدند.
10- در عهد سلطان عثمان سوم (1168- 1171 ه.)
برخی از قسمتهای سقفهای مسجد محتاج به ترمیم و اصلاحات دیگر بود که در سال 1170 ه. صورت گرفت.
11- در عهد سلطان عبدالحمید اول (1187- 1203 ه.)
در این عهد تعمیرات زیادی در مسجد صورت گرفت.
زمین مسجد را از بابالسلام تا بابالمئذنه در جنوب شرقی (الرئیسیه) با مرمر فرش کردند. ستونهای صف اول داخل روضه را نیز با مرمر آراستند. این اصلاحات در سال 1191 ه. انجام پذیرفت. در سال 1198 ه. اصلاحاتی
ص: 144
در محراب عثمانی کردند؛ زیرا در آن ریختگیهایی پدیدار شده بود. هنگاماصلاح سعیکردند همه کتیبههایی که بر آن در زمانهای مختلف نوشته شده بود سالم بماند یا بار دیگر عیناً اعاده شود. سپس در سال 1201 ه.
بابالرحمه و باب جبرئیل را نیز تجدید بنا کردند.
12- در عهد سلطان سلیم سوم (1203- 1222 ه.)
او ضمن کارهایی که در سر ستونها کرد، فرمان داد تا قصیدهای را که به ترکی در مدح پیامبر صلی الله علیه و آله سروده بود، بر بالای ستونها نوشتند. و در سال 1212 ه. باب جبرئیل را بار دیگر تجدیدکرد و خللهاییکه بر سقفهای مسجد و دیوارها و مئذنهها پیدا شده بود، اصلاح کرد و این کارها به سال 1215 ه. بود.
13- در عهد سلطان محمود دوم (1223- 1255 ه.)
مهمترین کاری که او کرد، تجدید گنبد شریف بود که در عهد اشرف قایتبای (از ممالیک) به سال 889 ه. ساخته شده بود. او آن گنبد را خراب کرد و به جای آن گنبد تازهای پوشیده از سرب بنا کرد و رنگ آن را که آبی بود، سبز کرد.
ص: 145
و این در سال 1228 ه. بود. این گنبد همان است که امروز آن را مشاهده میکنیم. همچنین جاهایی از زمین را به مرمر فرش کرد و اصلاحاتی در جانب شمالی بهوجود آورد. این مطلب را «بورکارد» که در سال 1230 ه. مدینه را زیارت کرد، نوشته است. همچنین دیوارهای خارجی قبر شریف را به بورسلان پوشید. هنگامی که ابراهیم پاشا حاکم مصر در حجاز والی جده بود و مدینه منوره هم در قلمرو او بود، در عهد سلطان محمود به عمارت مسجد شریف نبوی قیام کرد. این امر در سال 1233 ه. صورت پذیرفت.
سلطان محمود قصد داشت بر همه سقفها گنبد نهد.
در سال 1235 ه. وسایل کار را از آستانه (استانبول) به مدینه آورد ولی شیخ حرم نبوی مانع این کار شد؛ زیرا میترسید گنبد شریف به سبب خراب کردن سقفهای مجاور آن آسیب ببیند. بنابراین مهندسی که آمده بود به ترمیم قسمت پایانی مسجد و چند مئذنه اکتفا کرد و این در سال 1236 ه. بود.
اعمال ترمیم و تجدید در عهد این سلطان در سالهای 1245- 1255 ه. ادامه یافت و رنگ کردن گنبد شریف به رنگ سبز در سال 1255 ه. پایان گرفت.
ص: 146
بورکارد به هنگام دیدارش در سال 1230 ه. از مسجد شریف نبوی، یعنی پیش از عمارت سلطان عبدالمجید اول، وضع مسجد را در عهد سلطان محمود دوم چنین وصف میکند (1) 15:.
مسجد را ده رواق در جانب قبله است (یعنی سه رواق بیشتر از عمارت قایتبای) این بخش از اهتمام و توجه بسیار بهرهمند شده است.
چهار رواق در جانب غربی و در هر جانب شمالی و شرقی نیز سه رواق هست.
ستونهای مسجد قطرهای متفاوت دارد.
ستونهای روضه از پایین تا نصف آن در رخام پوشیده است با آرایشهای نباتی.
سقف را گنبدهای کوچکی است.
دیوارها رنگ سفید دارد، جز دیوار قبلهای که از مرمر است و بر آن کتیبههایی نوشتهاند.
زمینِ جناحِ قبلهای در مرمر پوشیده شده و نزدیک قبر به موزائیک.
در دیوار قبلهای پنجرههای بزرگ است با شیشههای
1- .1 -Burcrckhyd ,pp :033
ص: 147
رنگین و در دیوارهای دیگر پنجرههای کوچک است ولی
ص 158
تابلویی کم نظیر از مسجدالنبی صلی الله علیه و آله مربوط به سال 1853 م.
ص: 148
بدون شیشه.
حجره قبر شریف و اطراف آن را گنبد بزرگی پوشیده است.
صحن، مفروش از رمل است. در وسط آن بنایی است کوچک با گنبدی که جای چراغهاست. آن را «قبةالذخائر» گویند.
مسجد را چهار درِ اصلی است: بابالسلام، بابالرحمه، باب جبرئیل و بابالنساء. اطراف بابالسلام پوشیده از رخام بورسلان (قیشانی) است و بر آن کتیبههایی است به آب طلا.
14- درعهد سلطان عبدالمجید اول (1255- 1277 ه.)
اشاره
کارهای عمرانی سلطان عبدالمجید در مسجد شریف نبوی، نه در عهد عثمانیان سابقه داشته و نه پیش از آن؛ زیرا تعمیرات او سراسر مسجد، جز حجره شریف نبوی و محرابهای سهگانه و منبر ومناره اصلی را در بر گرفت.
عمران مسجد دوازده سال، یعنی از 1265- 1277 ه.
مدت گرفت. در سبب عمارت، برزنجی چنین گوید:
در سال 1263 ه. چهارصد سال از عمارت سلطان قایتبای در مسجد شریف نبوی گذشته بود. بنابراین
ص: 149
برخی از سقفها و ستونها در شرف خرابی بود و نیاز به تعمیر و تجدید داشت. این امر سبب شدکه شیخالحرم داودپاشا و اعیان مدینهمنوّره نامهای به سلطان عبدالمجید نوشتند و در آن از شکستها و شکافهایی که در دیوارها و گنبدها پدید آمده و احتمال خطر سقوط آنها میرفت شرح مفصلی دادند.
از سوی سلطان در اجابت شیخالحرم و اعیان مدینه منوره به سال 1263 ه. مقرر شد که یکی از رجال دولتی با یکی از مهندسان متخصص برای تفحص در امر مسجد به مدینه آیند. ورود این هیأت در سال 1265 ه. بود. اینان صحت ادعا را تصدیق کردند و به این مهم همت گماردند. قضا را در همان سال یکی از گنبدهای مسجد بر سر گروهی از زوار رسول اللَّه صلی الله علیه و آله هنگام زیارت فرو ریخت و سبب مرگشان شد.
اینان پس از مشاهده وضع مسجد به آستانه (استانبول) بازگشتند و سلطان عبدالمجید را از ضرورت عمارت و تجدید بنا در مسجد شریف نبوی آگاه نمودند وگفتند تأخیر بیش ازاین روا نیست. سلطان فرمان عمارت مسجد را صادر کرد.
ص: 150
سلطان عبدالمجید دوست داشت که مسجد شریف نبوی از حیث معماری مانند مساجد استانبول شود که به فخامت بنا و بلندی گنبدها که بر چهار رکن استوارند اشتهار دارند ولی به او گفتند اگر چنین نقشهای اجرا شود باید جای ستونهای مشهور مسجد عوض شود. این امر موجب عدول سلطان از رأی خود گردید.
عبدالحلیم افندی مدیر هیأت ساختمانهای دولتی در استانبول مأمور اشراف و نظارت شد. شماری از مهندسان و هنرمندان و بنایان و نجاران و آهنگران در خدمت او بودند.
مصالح بنا را با کشتی از راه دریا به ینبع میآوردند و از آنجا به مدینه. اینان در اول رجب سال 1266 ه. به مدینه رسیدند و به محض ورود در پی یافتن کوهی افتادند که سنگهایش مناسب بنای مسجد باشد. سرانجام به کوهی نزدیک جماوات در جنوب غربی مدینه، در منطقه آبارِعلی در ذوالحُلَیْفه در وادی عقیق راهنمایی شدند.
رنگ این سنگها رنگ عقیق سرخ بود چون صلاحیتش تأیید شد شروع به بریدن سنگها کردند تا طاقها و ستونها را با آنها بنا کنند. تراشیدن این سنگها آسان و رنگشان زیبا بود. سنگتراشان برای کار در آن کوه مکان گزیدند. قطعات بزرگ و متوسط و کوچک میبریدند و
ص: 151
گاه ستونهای یکپارچه میتراشیدند. سنگهای سیاه را که محکمتر و مقاومتر بودند در بنای دیوارها بهکار میبردند.
برای نقل این سنگها به محلِّ کار، عرّابههایی ساختند که چارپایان میکشیدند. این عرابهها از آبارِعلی به بابالشامی و شارعالساحه و بابالرحمه و دارالضیافه، که در شمال مسجد واقع شده بود، میگذشتند و به منطقه عمل میرسیدند.
این طریق کشیدن سنگ، به احترام مردم مدینه منوره بود که اعصابشان درهم نریزد و صفای خاطرشان تیره نگردد.
پس از این به خراب کردن سایبان شمالی مسجد شریف نبوی پرداختند. در این سال عبدالحلیم، ناظر عمارت، حج بهجای آورد ولی در مِنا مرگش دررسید و به سال 1266 ه.
در آنجا دیده از جهان فروبست. مرگ او سبب رکود کارها شد، از آن پس هیأتی از مهندسان، کارِ نظارت را بر عهده گرفتند. نخستینِ آنها مهندس محمد رائفپاشا بود که مجبور شد دروازهای در باروی شمالی مدینه باز کند. آن را «بابالمجیدی» نامید.
در تمام مدتی که مسجد شریف نبوی در دست تعمیر و بنا بود، در هیچ زمان مراسم عبادت تعطیل نشد. مهندس
ص: 152
مذکور که میخواست در همه انحاء و اطراف مسجد به کار بنا و تعمیر پردازد، مجبور شد هر بخشی را که خراب میکند بسازد سپس به خراب کردن بخش دیگر پردازد.
برزنجی وضع مسجد شریف نبوی را، پیش از عمارت مجیدی، چنین وصف کرده است:
مسجد شریف نبوی بیشترش سقفهایی بود بر پایههای چوب و طاقهایی از آجر و ستونهایی از سنگ سیاهِ تراشیده.
در آغاز بنا از سلطان عبدالمجید، موافقت گرفتند که برای تعلیم اطفال مکتبهایی بنا کنند در دو طبقه و مخازنی برای روغن در بیرون دیوار شمالی مسجد.
این کار به پایان رسید و میان آنها دری باز شد که بعدها به بابالمجیدی شهرت یافت.
سپس بنای سایبان شمالی تکمیل گردید و پس از آن به کار سایبان شرقی پرداختند. دیواری که از مناره اصلی تا باب جبرئیل کشیده شده بود خراب شد و به قصد توسعه آن را 25/ 3 متر عقبتر بردند. در این احوال محمد رائف معزول شد و بکیرپاشا جایش را بگرفت. او در یازدهم ماه شعبان سال 1269 ه. برای تکمیل بنا به مدینه منوره آمد. بنای طاقها و گنبدها را از مناره اصلی تا باب جبرئیل تمام کرد. بنای
ص: 153
قسمت آخر مسجد را هم به پایان رسانید. سپس به کار در قسمت غربی صحن پرداخت. منارهای را که در رکن شمال غربی آن بود ویران نمود و سه صف ستون کارگذاشت و بر آنها طاقها زد و گنبدها برآورد. ولی در ماه جمادیالأولای سال 1271 ه.
مرگش فرا رسید.
در این فاصله یعنی به سال 1269 ه. بورتون (1) 16 مدینه منوره را زیارت کرد. وی وضع مسجد شریف نبوی را که تحت تعمیر و بنای سلطان عبدالمجید بود چنین وصف کرده است:
1- مسجد شریف نبوی متوازیالأضلاع است. فضای میانی بدون سقف است و آن را صحن گویند که صفوف متعددی از ستونها و رواقها، آن را احاطه کردهاند.
2- مسجد سقفهای گنبدی دارد.
3- در جانب شرقی سه صف از ستونهاست و در جانب غربی چهار صف.
4- بعضی از ستونها رنگین است و مزین به رنگهای گیاهی سیاه و قرمز.
1- 336 )1907 nodnoL( evitarraN lanosreP:, R, NOTRUB-
ص: 154
5- هنوز تعمیر جانب شمالی، به پایان نرسیده.
6- مئذنه شمال غربی (که از چوب است) خراب شده و بنایش تجدید گردیده.
7- دو طرف بابالسلام به رخام وقیشانی پوشیده شده و بر آن کتیبههایی است به آب طلا.
8- بر سر مناره بابالسلام مخروطی است از طلا.
9- مناره بابالرحمه دوتکه است که بر سر آن نیز مخروط طلایی است.
10- جلو درهای مسجد چند پله هست.
ص 163
تابلویی کمنظیر از مسجد النبی، مربوط به سال 1853 م.
11- دیوارهای قبلهای را پنجرههایی است با شیشههای رنگین.
12- زیورهای نباتی به ارتفاع 75/ 1 متر در ستونهای
ص: 155
روضه دیده میشود.
13- مئذنهها پنج تاست و نوک دو مناره بیضوی شکل است.
14- در آنجا پرچینی است از چوب مربع شکل که آن را «حدیقةالسیدة فاطمة» گویند.
15- در صحن درختان کهنسال خرماست که حاصل آنها را به بهای گران میفروشند.
بعد از مرگ بکیرپاشا، شیخالحرم، یعنی دلاور پاشا، نظارت و اشراف بر تکمیل باقیمانده کارها را بر عهده گرفت. تا آنگاه که ادهمپاشا به مدینه منوره آمد در 25 صفر سال 1272 ه. او بنای گنبدها و دکانهای نزد بابالنساء و باب جبرئیل را به پایان آورد و او همچنان در اشراف و نظارت بر ستونها و رواقها ببود تا آنگاه که در اواخر سال 1273 ه. اجلش در رسید و درگذشت.
شیخالحرم و بقیه اعضای لجنه شورا، کارِ نظارت و اشراف را بر عهده مهندس صالح افندی نهادند. او نیز دو رواق در سمتِ قبله، پهلوی صحن افزود.
از سوی باب عالی مقرر شد که عمارت قبله را به همان صفتی که دیگر اجزای مسجد بنا شده، تجدید بنا کنند. با ضرورت بر این تقیّد که ستونهای جدید بهجای همان
ص: 156
ستونهای قدیمینصب شوند. ازآن ستونها هشت ستون در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله نصب شده بود و علاوه بر آنچه به زمان عمر و عثمان منسوب بود از اینها گذشته، در تغییر جای بقیه ستونها اختیار دارند.
در این اثنا از سوی آستانه (استانبول) راشد افندی را برای تکمیل باقیمانده بناها مأمور کردند. او در سال 1274 ه. همراه عدهای از مهندسین به مدینه منوره رسید.
آنچه را پیشینیان او آغاز کرده بودند به پایان برد. سپس کار بنا را از جلو مسجد به جانب غربی آن منتقل کرد و در کمتر از یک سال آن را تمام کرد. در ماه ذوالحجه سال 1275 ه.
به سبب اعتراض اهل مدینه به نظر وی در تغییر مکان بعضی از ستونها، کارِ ساخت متوقف شد.
امر اشراف و نظارت به اسعد افندی عریانیزاده محول شد. او در مکه مکرمه به حج آمده بود. چون کار بر عهده او قرار گرفت از مکه به مدینه آمد در اوایل جمادی سال 1276 ه. و ساختمان سقف بلند قبلهای را در مدت کمی به پایان رسانید. ناظر جدید به منازعاتی که اسلاف او را از عمل بازمیداشت پایان داد. او کارهای مهم را به عهده متخصصین نهاد و بعضی از مردم مدینه را در کار شرکت داد و برای کندن و نهادن ستونها، مجلس مشاورهای
ص: 157
ترتیب داد تا جمعی از خبرگان هنگام کندن سنگها و ستونها و نصب سنگها و ستونهای جدید نظارت داشته باشند. و همانگونه که اسلاف هنگام توسعه مسجد شریف نبوی در عهد ابوبکر و عمر و عثمان و عمر بن عبدالعزیز برای تعیین جای هر ستون شور کرده و نظرداده بودند، در حضور شیخالحرم مجلس مشاوره تشکیل شد. ستونهارا درجای نخستین آنهانهادند بدون هیچ تغییری و با گذاشتن علاماتی، جای مسجد شریف نبوی را در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله معین کردند و آن علامات از این قرار است:
1- از جهت قبله: نردههای ساخته از مس در پایان روضه شریفه، آنجا که خزائن آلمینیومی قرار دارد و قرآنها را در آن مینهند.
2- از جهت شمالی: ابتدای صحن اول که پهلوی مسجد مسقّف است و در آنجا ستونی است مشرف بر جهت شمالی و بر آن نوشته شده
«حدّ مسجدالنبی صلّی اللَّه علیه و سلّم»
این همان جهتی است که بر بالای آن، این حدیث شریف نوشته شده:
صلاةٌ فی مسجدی هذا أفضلُ مِن ألفِ صلاةٍ فیما سواه الّا المسجدالحرام.
ص: 158
یک نماز در این مسجدِ من، برتر از هزار نماز است در دیگر جایها، مگر مسجدالحرام.
3- از جهت شرقی: دیوار حجره شریفه در سمت چپ کسی که رو به قبله ایستاده، در حالی که او در روضه ایستاده باشد. دیواری که در روضه است دیوار حجره نیست بلکه دیوار مقصوره است که در عهد سلطان قایتبای بر گِرد مرقد شریف کشیده شده و به داخل آن دیواری است که عمر بن عبدالعزیز ساخته و دیوار حجره نبویه ملاصق با آن است.
از اینرو بعضی از مورّخان گویند جزو بزرگی از روضه داخل در مقصوره شده است.
4- از جهت غربی: ستون پنجم پیش از دیوار غربی، بر بالای آن داخل طاق به آبطلا نوشته شده است:
«حدّ مسجد النّبی صلّیاللَّه علیه وسلّم»
و در کنار آن به سوی غرب دو ستون هست مربوط به توسعه عمر، سپس ستون توسعه عثمان، سپس ستونی است و طاقی تا دیوار مسجد که محل توسعه ولید است.
سپس به تکمیل عمارت مسجد آغازکردند. اساسکار ستونهاییبود و بر بالای آنها گنبدهایی. بعضی از ستونها یکپارچه هستند و بعضی مرکب از دو قطعه. بر
ص: 159
آنها طاقهای نیمدایرهای زدهاند که گنبدهایی با حجمهای مختلف برآنهااستواراست. ولی در همه رواقهایکسانند. رواقهارا پنجرههایی است آراسته به زیورها از داخل. زیورها تصویر درختان و گلهاست.
دیوار قبلهای، از مرمر چینیِ آراسته به نقشهاست.
ستوها از سنگ سرخ است که به طبقهای از مرمر منقش به رنگهایی طلایی پوشیده شده.
درهای چهارگانه مسجد همچنان بر جای حفظ شدند ولی دری به نام باب المجیدی در ناحیه شمالی باز شد و مئذنه مجیدیه به جای مئذنه خشبیه قرارگرفت.
اما جزء شمالی، دو تالار بر آن افزودند که بر هر یک، چهار حجره راه باز میکند. میان دو تالار نردبانی است که با آن، در طبقه اول به وضوخانه میروند و زیر مسجد هم دو وضوخانه است. تالار غربی بدون سقف است در آنجا مخازن روغن و قندیلها و حصیرهاست. تالار دیگری است که مکتب تعلیم اطفال است، مرکب از دو طبقه.
رواقهای شرقیِ صحن مخصوص زنان است. بر گرد آن نردهای چوبی کشیدهاند. قاعده ستونها از مس زرد است. آنجا که به مجیدیه معروف است بر دیگر جایها امتیاز دارد؛ زیرا سطح داخلی گنبدها مزیّن به
ص: 160
زیورهاست. محرابهای سهگانه و منبر تذهیب شده، ستونهای سنگی، که طوقی از مس دارند و بر دیوار قبلهای آیات قرآنی و اسماء رسول اکرم صلی الله علیه و آله را نوشتهاند و نیز آیات و احادیث و قصایدی به خط ثلث زیبا و با آب طلا نقش کردهاند. این خطها به قلم خطاط مشهورِ ترک، عبداللَّه زهدی است. برزنجی گوید نوشتن کتیبهها سه سال مدت گرفت.
بنابر روش معمول، که هر بنای مهمی به پایان میآید در مکانهای بارز آن عبارات تاریخی مینویسند، از سلطان عبدالمجید نیز خواستند که عبارتی که نشان مؤکّد بر اتمام عمارتباشد یاشعر یا تاریخ، معین کند تا در جایی مشخص نقش شود. پس از مشاوره با دار الفتوی، نقش عبارت:
«قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و سلّم»
را در موضعی که برای نقش طغراء مجیدی معین شده بود، اختیار کرد و در پی آن، نقش این حدیث شریف را:
«صلاةٌ فی مسجدی هذا أفضل مِنْ ألفِ صلاةٍ فیما سواه الّا المَسجد الحرام».
پایان عمارت و ترمیم در ماه ذوالحجّه سال 1277 ه.
بود. هزینه آن صدوچهل هزار کیسه از طلا شد. در هر کیسه 5 سکه مجیدی بود که هر سکه با صد و سی قرش رایج در
ص: 161
آن زمان برابری میکرد. شمار کارگران، از بنّا و نجّار و رنگکار و آهنگر و ریختهگر بیش از سیصدوپنجاه تن بود، غیر از مهندسان و هنرمندان و مشرفان و ناظران. مقداری را که سلطان عبدالمجید بر مسجد نبوی افزوده، 1293 متر مربع است. (1) 17 مسجد شریف نبوی پس از توسعه سلطان عبدالمجید دارای پنج مئذنه شد:
1- مناره شمال غربی: نامبردار به «التشکیلیه و الخشبیه» و معروف به «المجیدیه» منسوب به سلطان عبدالمجید که در توسعه و عمارت خود آن را تجدید کرد و به سبک منارههای آستانه (استانبول) با سه شُرفه بنا نمود. در اولین تعمیرات، سعودیها آن را خراب کردند و منارهای دیگر که زیباتر و با سبکی جدیدتر بود برآوردند.
2- مناره شمال شرقی: موسوم به مناره «السنجاریه» و معروف به «السلیمانیه». این مناره را سلطان سلیمان قانونی به جای مناره سنجاریه قرار داد. آن را «العزیزیه» هم میگویند؛ زیرا عبدالعزیز خان بن محمود آن را تعمیر کرد.
عبدالعزیز این مناره را به سبک مناره مجیدیه ساخت و
1- - به تصویر در صفحه 163 بنگرید که توسعه مسجد نبوی بعد از عمارت مجیدی را شرح میدهد.
ص: 162
برای آن سه شُرفه قرار داد.
این مناره هم در تعمیر و عمارت سعودی خراب گردید و به جای آن منارهای به شکلی بدیع ساخته شد.
3- مناره جنوب شرقی: موسوم به «الرئیسیه» که هنوز هم به این نام شناخته میشود و آن مناره مجاور قبة الخضراء است و در رکن جنوب شرقی مسجد واقع شده است؛ جانبی که سابقاً آن را «جهة الملائکه» میخواندند.
در زمان ما مردم آنجا را «مهبط الوحی» مینامند. سلطان اشرف قایتبای سه بار آن را عمارت کرد؛ در سالهای 886، 888 و 892 ه. و پی آن را تا آنجا که به آب میرسد حفر کرد و سنگهای سیاه در آن به کار برد و به بلندی آن 120 ذراع (60 متر) افزود. این مناره به همان حال سابق خود بر پا است. سعودیان آن را هر چند گاه تعمیر میکنند که در همان منظرِ بدیع و زیبای خود باقی بماند.
4- مناره جنوب غربی: به مناره «باب السلام» مشهور است آن را الناصر محمد بن قلاوون به سال 706 بنا کرد، مطری از آن یاد کرده است. این مناره هنوز هم بر پای است و مورد حفظ و حراست دولت سعودی.
5- مناره غربی: آن را مناره «باب الرحمه» گویند.
اشرف قایتبای در سال 888 ه. بنا کرد. این مناره در
ص: 163
ص 171
نقشه توسعه مجیدی در مسجد النبی صلی الله علیه و آله که در سال 1331 ه. ق. تهیّه شده است.
خارج دیوار مسجد شریف نبوی است، چسبیده به مدرسه
ص: 164
محمودیه که در آنجا بود. این مدرسه در عمارت اول سعودیها خراب شد.
اصلاحات و ترمیمات مسجد شریف نبوی بعد از سلطان عبدالمجید
بعد از سلطان عبدالمجید برخی اصلاحات و ترمیمات در مسجد شریف نبوی صورت پذیرفت که آنها را به اختصار ذکر خواهیم کرد.
15- در عهد سلطان عبدالعزیز (1277- 1293 ه.)
مدخلی جلو باب السلام اضافه شد (برحسب عبارتی که بر آن نوشته شده) و آن عبارت از تالاری است که درگاه آن طاقی قوسی است دو طرف جنوبی و شمالی آن به سنگهای بورسلان (قیشانی) پوشیده شده، و بر آن نقشهایی است به رنگهای نباتی آبی. مدخل را گنبدی گرانبهاست و بالای در نیز به نقشهای رنگین به هیئت منحنیهایی، زیور یافته است.
16- درعهد سلطان عبدالحمید ثانی (1293- 1327 ه.)
پوشش دیوارهای داخلی باب السلام به پایان رسید و
ص: 165
این بر طبق عبارتی است که بر مئذنه رئیسیه نوشته شده. و تاریخ 1307 ه. را دارد.
بر سنگهای پایین، نقش گلهای سرخاست و گلهای آبی و ساقههای گلها به رنگ سبز بر صفحهای سفید.
مسجد شریف به همان صورتی که ابراهیم رفعت در سال 1319 ه. وصف کرده تا آنگاه که «روتر» در سال 1343 ه. به زیارت مدینه منوره آمده و مسجد نبوی را وصف کرده است، باقی است. از منابع موجود بر نمیآید که بعد از توسعه سلطان عبدالحمید ثانی در سال 1307 ه.
در آنجا کاری صورت گرفته باشد. جز آنکه محراب نبوی و سلیمانی درسال 1336 ه. به دست فخری پاشا آخرین حاکم ترک بر مدینه، در فاصله سالهای 1335 تا 1337 ه.
تجدید گردید.
ص: 166
صفحه سفید
یکی از تصاویر محذوف در اینجا بیاید؟؟؟
ص: 167
فصل پنجم: مسجد شریف نبوی در دولت سعودی
اشاره
ص: 169
عمارت و توسعه مسجد شریف نبوی در دوره ملک عبدالعزیز (1) 18
اشاره
در مسجد شریف نبوی مخصوصاً پس از پدید آمدن شکستها و شکافها دربرخی ستونها ودیوار شمالی، کارتوسعه و عمارت آغاز شد. ملک عبدالعزیز اصلاحات و ترمیماتی درزمین مسجد و دررواقهای محیط به صحن درسال 1348 ه. انجام داد. سپس برخی از ستونهای شرقی و غربی را در سال 1350 ه. اصلاح و ترمیم کرد.
در فاصله میان سالهای 1354- 1357 ه. حکومت مصر با موافقت حکومت سعودی تعمیرات فراوانی در مسجد نمود که شامل زمین و رواقها ومئذنهها و درهای ورودی بود ودیوارها را نیز رنگ زد.
در سال 1368 ه. جمعی از زائران مصری به مدینه
1- ملک عبدالعزیز در روز دوشنبه دوم ربیع الأول سال 1373 ه. برابر با نهم دسامبر 1953 م. درگذشت.
ص: 170
منوره آمدند و دیدند که در برخی از ستونهای جانب شمالی مسجد شریف نبوی شکافهای کوچک پدیدار شده. اینان برای نجات مسجد شریف نبوی، در مطبوعات فریاد و فغان بر آوردند. ملک عبدالعزیز دستور داد که برای رئیس الوزرای مصر تلگراف کنند که این سرو صداها رابخواباند؛ زیرا دولت سعودی خود عهدهدار این مهم خواهد شد.
پس در جراید محلی به مسلمانان اطمینان دادند که در خبر مصریان مبالغه شده و آثار شکاف محدود بوده و به زودی مرمت و تعمیر خواهد شد. این خبر سبب خوشحالی مسلمانان در سراسر جهان گردید.
برای اجرای این مهم، شیخ محمد بن لادن برگزیده شد. او با جماعتی از مهندسان به دیدار محل کار و تفحص در آن رفتند و شرح ماجرا را به ملک عبدالعزیز در ریاض گزارش دادند. و در سال 1370 دست به کار شدند. مقرر شد که بنای جنوبی را به حال خود نگهدارند و سه جناح متصل به آن را خراب کنند و مئذنههای عقبی را بر دارند و به جای آن دو مئذنه در دو رکن شمالی برآورند و مسجد را از سمت شمال توسعه دهند.
ملک عبدالعزیز پس از شنیدن این گزارشها، امیر
ص: 171
عبداللَّه الفیصل را مأمور آغاز کار نمود. در تاریخ یازدهم ماه رمضان سال 1370 به شیخ محمدبن لادن توصیه شد که در ضمنِ توسعه، برای نگهداری مسجد شریف نبوی کوشش بسیار کند.
شیخ محمد بن لادن در ماه رمضان سال 1370 ه. به مدینه آمد و در اجتماعی که امارت مدینه، در ماه شوال همان سال، در داخل حرم شریف به ریاست امیر مدینه منوره، عبداللَّهالسدیری تشکیل داد شرکت نمود، درآن مجلس تصمیم گرفته شد که برای توسعه چه جایهایی را باید خراب کرد یا بکلی از میان برداشت.
آغاز اولین توسعه سعودی در مسجد شریف نبوی
در آغاز تصمیم گرفته شد که خانههای اطراف مسجد شریف نبوی خراب شود. این کار در پنجم شوال 1370 ه.
شروع شد. برای پرداخت بهای خانهها مجلسی تشکیل شد. همچنین در باب خراب کردن مِئذنهها و رواقهای شمالی و شرقی و غربی مسجد بحث شد. و به کندن پیِ بنا شروع کردند.
در ربیع الأول سال 1372 ه. اولین سنگ بنا نهاده شد.
ص: 172
ص 180
صحن اوّل مسجدالنبی صلی الله علیه و آله از عمارت مجیدی و آغازین توسعه سعودی
ص: 173
اینکار به وسیله ملک سعود، که در آن وقت ولیعهد بود، انجام پذیرفت.
در چهاردهم شعبان سال 1372 ه. حفر پیها در جانب غربی، در منطقه باب الرحمه آغاز شد. در این روزها ملک عبدالعزیز درگذشت و ملک سعود جای او را گرفت. وی به مدینه آمد. کار با نظم و ترتیب پیش میرفت و مسجد پس از توسعه در پنجم ربیع الأول سال 1375 ه. افتتاح شد.
دراینتوسعهاولیه به سطح مسجد 6024 متر مربع افزوده شد و مساحت اجمالی آن به 327/ 16 متر مربع رسید.
زمین صحن به مرمر سرد کننده، که حرارت خورشید را نگه نمیدارد و همواره کسانی که پای بر آن مینهند خنکی مطبوعی را احساس میکنند، مفروش شد. در این صحن هشت ستون رخامی سفید است که کارِ ایتالیا است و سرِ ستونها و تاج آنها برنز زرد است و منقوش. بالای آنها ستونهایی آراسته گذاشته شده ودر داخل آنها لامپهایی برای روشن نگهداشتن صحن.
در دو طرف شرقی و غربیِ صحن، سه رواق در هر طرف وجود دارد. پشت این صحن که از مشرق به مغرب امتداد دارد، جناحی است با سه رواق که نور افکنهای بزرگی جهت روشنایی بالای این رواقها تعبیه شده است.
ص: 174
در جانب شرقی این جناح درِ بزرگی نصب شد دارای سه فُرجه. آن را به نام آغازگر توسعه باب الملک عبدالعزیز نامیدند. همچنین در جهت غربی دری همانند درِ پیشین باز شد موسوم به «باب الملک سعود»، که توسعه به دست او پایان گرفته بود.
در جهت شمالی این جناح، صحن دیگری پدید آمد از هر حیث همانند صحن نخستین. جناح شمالی مسجد نبوی را پنج رواق بود و نیز سه در، از غرب به شرق؛ باب عمربن خطاب، باب عبدالمجید و باب عثمان.
در دو رکن شمال شرقی و شمال غربی دو مِئْذنه بر آورد ارتفاع هر یک هفتاد متر. عمارت سعودی دیوار غربی را کاملًا از بابالسلام تا باب عمر در برگرفته و به همان شکل و هیئت جانب شمالی و شرقی ساخته و مزین گردید تا مسجد در زیباترین و پرشکوهترین صورتهای خود جلوه کند.
وصف کلی مسجد شریف نبوی پس از توسعه نخستینِ سعودی به ارقام
در طرحی که ریخته بودند، همه همّشان بر این بود که گونهای هماهنگی میان توسعه اول سعودی و ساختههای
ص: 175
سلطان عبدالمجید (عمارة المجیدیه) که مقرر شده بود باقی بماند، به وجود آید. از عمارت سلطان عبدالمجید فضایی به مساحت 6247 متر مربع زایل شود و مساحت دیگری بر آن اضافه گردد. بنابراین مجموع توسعه نخست سعودی 12271 متر مربع شد و این بیشترین توسعهای بود که مسجد شریف نبوی تا آن وقت یافته بود. اما آنچه از عمارت سلطان عبدالمجید باقی ماند به 4056 متر مربع رسید که شامل جزء مسقّف قبلهای بود. این جزء مشتمل بود بر حجره مطهره و گنبد سبز او ومصلای حضرت رسول صلی الله علیه و آله وروضه مطهره ومنبر شریف وستونهای باستانی و مئذنه رئیسی و مئذنه بابالسلام و مصلای رسول اللَّه صلی الله علیه و آله آنگاه که به سوی بیت المقدس نماز میگزارد. از آنچه گذشت برای ما وضع مسجد شریف نبوی پس از توسعه عمارت سعودی بدین نحو معلوم میشود:
1- قسمت جنوبی از بابالرحمه و بابالنساء جزو عمارت سلطان عبدالمجید است، در سال 1265- 1277 ه.
2- قسمت شمالی از باب الرحمه و باب النساء جزو عمارت ملک عبد العزیز آل سعود است، در سال 1370- 1375 ه.
3- بناهای حجره مطهر وپایههای گنبد سبز
ص: 176
(القبةالخضراء) و ستونهای آن، از عمارت قایتبای است، در سال 887 ه.
4- پنجرههای اطراف حجره شریف نبوی، از بناهای الظاهر بیبرس است به سال 668 ه. و ملک زینالدین کتبغا در سال 694 ه.
5- گنبد سبز (القبةالخضراء) و اول کسی که آن را رنگ سبز زد، سلطان عبدالحمید است در سال 1233 ه.
6- محراب نبوی ساخته قایتبای است در سال 888- 890 ه.
7- محراب سلیمانی، که در جانب راست منبر است، ساخته اشرف اینال است، در سال 860 ه.
8- محراب عثمانی در دیوار قبلهای مسجد، از بناهای قایتبای است به سال 888- 890 ه.
مساحت توسعه اول سعودی
توسعه اول سعودی شامل بخشهایی از عمارت مجیدیه بود که آن را ویران کردند وضمن عمارت اولیه سعودی بناکردند. این بخشها ازبابالرحمه در غرب تا باب عمر در شمال و از باب النساء در شرق تا باب عثمان در شمال را در برداشت.
ص: 177
ص 184
نقشهای از توسعه اوّل مسجدالنبی به وسیله سعودی
ص: 178
بنابراین بهتر است آن را بدین گونه توضیح دهیم:
1- مساحت مسجد شریف نبوی، پیش از توسعه اول سعودی 10303 متر مربع.
2- مساحت بخشهاییکه در جهات سهگانه خراب شد 6247 مترمربع.
3- باقیمانده مساحت در جانب قبلهای ازبنای مجیدیه 4056 متر مربع.
4- مساحت زیادت در توسعه اولیه سعودی 6024 متر مربع.
5- مساحت اجزایی که در توسعه اولیه سعودی بار دیگر تعمیر شد 6247 متر مربع.
6- مساحت توسعه سعودی برای توسعه تقریبی 12271 متر مربع.
7- مساحتتقریبی مسجد بعد ازتوسعه اولیه سعودی 16327 مترمربع.
ویژگیهای تعمیرات اولیه سعودی در مسجد شریف نبوی
بنای نخستینِ سعودی در مسجد شریف نبوی از بتون مسلح است. ستونها را، سر ستونهایی است از مسِ زردِ
ص: 179
منقش به انواع نقشهای بدیع.
ص 186
ستونهای مسجد النبی در توسعه سعودی که بالای آنها طوقهایی از مس زرد است.
پایههای ستونها در مرمر پوشیده شده که بیشتر
ص: 180
سفیدند. ستونها هم، رنگِ سفید درخشان دارند. بر بنای مسجد رنگ سفید از هر رنگ دیگر بیشتر است، اندکی هم سرخ یا سیاه.
اما بر آن قسمت از بنای مجیدیه که تا کنون باقی مانده، رنگ سرخ و سیاه غلبه داشت ولی رنگ سفید کرمی بر آن زدند تا با ساختههای سعودی در مرحله اول و دوم هماهنگی پیدا کند، همچنین سر ستونهایی را که از سنگ ساخته شده بود، به نقشهای زیبا بیاراستند. بیشتر پایههای ستونها پوشیده در طوقهای مسی است.
در ضمنِ توجه دولت به مسجد شریف نبوی، فرمان داده شدکه ستونها را تا نصف آنها با بتون مسلّح بپوشانند تا بیشتر استحکام یابند و عمرشان طولانیتر شود. و بر بالای آنها طوقهایی از مس زرد بستند که بر شکوه و زیبایی آنها افزود.
درهای مسجد شریف نبوی بعد از توسعه نخستینسعودی
1- باب السلام، در رکن جنوب غربی مسجد شریف نبوی است، محاذی دری که عمربن خطاب ساخته است.
ص: 181
ص 188
باب السلام در بنای عثمانی و سعودی
2- باب الصدیق، در غرب مسجد شریف نبوی و معروف است به روزن ابوبکر. کسانی که مسجد را تعمیر و ترمیم میکردند، دری محاذی روزن ابوبکر میساختند تا
ص: 182
بر مکان آن دلالت کند. در عمارت اول سعودی دروازه بزرگی که سه قسمت داشت، میان بابالسلام و باب الرحمه ساختند و آن را «باب الصدیق» نامیدند.
3- باب الرحمه، در غرب مسجد و به «باب عاتکه» هم معروف است.
4- باب جبرئیل، در شرق مسجد و شمال شرقی حجره شریف.
ص 189
باب جبرئیل
5- باب النساء، در شرق مسجد است، بعد از باب
ص: 183
جبرئیل از شمال و آن محاذی دری است که عمر بن خطابگشود، آنگاه که مسجد شریف نبوی را توسعه میداد.
ص 189
باب النساء
6- باب عبدالعزیز، در شرق مسجد است بعد از باب النساء و آن عبارت از سه در وسیع است که از شرق به خیابان ملک عبدالعزیز باز میشود.
7- باب عثمان بن عَفّان، در رکن شمال شرقی مسجد شریف نبوی.
ص: 184
8- باب المجیدی، در وسط دیوار شمال شرقی مسجد و آن عبارت است از یک در که پس از عمارت سلطان عبدالمجید به این اسم نامیده میشد.
9- باب عمربن خطاب، در رکن شمال غربی مسجد شریف نبوی واقع شده و آن عبارت از یک در است.
10- باب سعودی، در غرب مسجد است، بعد از بابالرحمه از جانب شمالی وآن عبارت از سه در وسیعاست و مواجه با باب عبدالعزیز.
11- ملک فهد بن عبدالعزیز، دستور داد که در جهت جنوب شرقی رو به روی بابالسلام دری باز کنند. این دَر در سال 1410 ه. باز شد و سبب تسهیل در امر ورود و خروج زائران گردید.
12- در توسعه ملک فهدبن عبدالعزیز راهروی جلو دیوار قبله به طول 5/ 82 متر و عرض 95/ 4 متر احداث شد و در آن سه در گذاشتند، عرض هر در 5/ 2 متر بود: دری محاذی باب السلام در غرب و دری محاذی باب جبرئیل در شرق و دری در وسط که به تالار مخصوص نماز بر جنازهها باز میشود. طول این تالار 25/ 11 متر است و عرض آن 95/ 4 متر. نیز دری در دیوار قبله به عرض دو متر باز شد. این در در طرف راست اماماست. امام از آن در،
ص: 185
برای نماز بر جنازهها به تالار میرود.
اولیننماز برجنازهها در این مکان، دراول ماه رمضان 1415 خوانده شد.
ص 190
درهای مسجدالنبی بعد از توسعه اوّل سعودی
منارههای مسجد شریف نبوی در نخستین توسعه سعودی
در نخستین تعمیر و ترمیم مسجد شریف نبوی، که در عهد سعودی از 1370 تا 1375 ه. مدت گرفت، مسجد را
ص: 186
چهار مناره بود. مناره شمال غربی موسوم به «التشکیلیه» و مناره شمال شرقی موسوم به «السنجاریه» و مناره باب الرحمه را خراب کردند. و به جای آنها دو مناره ساختند؛ یکی در جهت شمال شرقی و دیگری در جهت شمال غربی. خصوصیات منارههایی که در عهد سعودی ساخته شده از این قرار است:
عمق هر مناره 17 متر و ارتفاع آن 70 متر و منارهها را چهار طبقه است.
توضیحات و آماری از توسعه اول مسجد شریف نبوی
1- برای توسعه اولیه مسجد نبوی شریف به وسیله دولت سعودی، در سال 1370- 1375 ه. هفتاد میلیون ریال سعودی بودجه معین شد؛ سی میلیون برای ساختن بنا و چهل میلیون برای خریدن املاک و خانهها و اراضی اطراف.
2- مساحت اراضی و خانههای گرفته شده از اشخاص 22955 متر مربع بود و شمار املاک 34 قطعه بود و اینها در جانب غربی و شرقی و شمالی مسجد بود.
3- برای امر توسعه دفتر خاصی تأسیس گردید، با بیش
ص: 187
از پنجاه عضو که کارهای اداری و حسابداری و مهندسی را بر عهده داشتند:
قسمت فنی 14 مهندس و 400 تکنیسین و 1600 کارگر داشت.
برای امر توسعه و ترمیم، کارگاهی تشکیل شد در آبار علی (در فاصله هشت کیلو متری مدینه) که در آنجا سنگهای لازم را میبریدند. شمار کارگران این کارگاه به 400 نفر میرسید.
آماری از ترمیمات و تعمیرات اولیه سعودی
آماری از ترمیمات و تعمیرات اولیه سعودی
اشاره
شماره تعدادشرحتوضیحات
6891 طاقها-
2322 ستونهای مستدیر-
4743 ستونهای محیط به دیوار-
54 رواقها یا ایوانهای شمالی در انتهای مسجدمیان دو صحن
35 رواقها یا ایوانهای میانی
36 رواقها یا ایوانهای شرقی
37 رواقها یا ایوانهای غربی
ص: 188
شماره تعدادشرحتوضیحات
28 صحنهای مسجد دو فضای باز در مسجد
449 پنجرهها
910 درها
211 مئذنهها در شمال مسجد
7012 متر ارتفاع هر مئذنه
1713 متر عمق پی هر مئذنه
514 متر عمق پیهای دیوارها و ستونها
12815 متر طول دیوار شرقی
12816 متر طول دیوار غربی
9017 متر طول دیوار شمالی
توجه به بنای جنوبی مسجد شریف نبوی
از آغاز روی کار آمدن دولت سعودی تا کنون ترمیمات و اصلاحاتِ بنای جنوبی (جانب قبله) مسجد شریف نبوی متوقف نشده است. امر باز سازی و ترمیم را بر عهده مهندسان چیره دست گذاشتهاند و از این توجهات و اهتمامات، موارد زیر است:
1- محافظت دیوار قبله و تجدید کتیبههای قرآنی و نامهای رسولاللَّه صلی الله علیه و آله به آب طلا، تا مگر رونق و جمال
ص: 189
نخستین را باز یابند.
2- محافظت گنبدها و تزیینات داخل و تعمیر و پوشش دادن آنها از خارج، هر وقت که این امر ضرورت یابد.
3- رنگ آمیزی به رنگ سرخ، سپس سفید در سال 1413 ه. تا با رنگ عمارت سعودی هماهنگ شود.
4- واگذار کردن نظافت آن به یک شرکت سعودی که در این کار تخصص دارد؛ مانند دیگر مساجد.
5- افزودن بر قندیلها و چلچراغهای فلزیِ آب طلا داده در حجمهای مختلف.
6- فرش کردن آن با فرشهای فاخر و گرانبها.
7- ساختن خزانههای قرآن از آلمینیومِ زرد، به اندازههای گوناگون.
8- زیاد کردن آب زمزم برای حجاج و زوار مسجد مصطفی صلی الله علیه و آله.
9- مجهز ساختن آن به آلات تصویر برای پخش مراسم مذهبی در همه اعیاد و ماه رمضان المبارک و پخش نماز مغرب در هر روز.
10- تأسیس یکایستگاه رادیو به زبان عربی وانگلیسی در ماه رمضان.
11- نصب بادبزنهای سقفی و دیواری برای راحت
ص: 190
نمازگزاران.
12- گسترش دادن شبکه سرد سازی، هر قدرکه بنا توسعه داده شود.
13- ارتباط باشبکه هشدارآتشسوزی، اگر- خداینکرده- حریق رخ دهد.
14- ایجاد مرکز پلیس در تمام روز و شب برای حفاظت از امنیت مسجد شریف نبوی. (1) 19
- ایجاد وزارت شؤون اسلامی و اوقاف و تبلیغ و ارشاد.
توسعه سعودی در وهله دوم، در عهد ملک فیصل در سال 1395 ه.
شمار حاجیان و زائران حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله در فزونی بود، ضرورت ایجاب میکرد که بر مساحت مسجد شریف نبوی هم افزوده شود. پس ملک فیصل دستور توسعه تازه داد و 35000 متر مربع به زمین مسجد افزوده شد.
ولی در خود مسجد تغییری داده نشد بلکه این مساحت افزوده، مصلّایی بود بزرگ با سایبانهایی به همان شمار که درون مسجد به نماز میایستادند. در خارج مسجد هم میتوانستند به نماز بایستند.
1- ناجی محمدحسن عبدالقادر الانصاری، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، تلخیص: رضا مختاری، مسجد شریف نبوی صلی الله علیه و آله، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 5، 1385.
ص: 191
ص 197
بنای مجیدی از شمال
ص: 192
بار دیگر 5550 متر مربع دیگر افزوده شد و در آنجا نیز سایبانهایی بر پای شد. بدین گونه نمازگزاران بسیاری را در بر گرفت.
ص 198
سایهبانهای موقتی در غرب مسجد النبی در توسعه ملک فیصل
توسعه در وهله سوم در عهد ملک خالد بن عبدالعزیز
در عهد ملک خالد توسعه سوم آغاز شد و مقدار 43000 متر مربع سایبان به زمین خارج مسجد در افزودند
ص: 193
ولی ساختمان مسجد را در برنگرفت.
این توسعه بازار پارچه فروشان را، که در 18 رجب سال 1397 آتش در آن افتاد و در جنوب غربی مسجد شریف نبوی بود، شامل شد.
آن منطقه به کلی از مردم خالی شد و صاحبان خانه و مستغلات ملک خود را تعویض کردند و زمین پس از هموار شدن به زمین مسجد شریف نبوی ضمیمه شد.
توسعه تا خیابان العینیه و مواضع وضو رو به روی مسجد از جانب غربی گسترده شد.
همه خانهها و خیابانهایی که در این جهت بود، از جنوب تا شمال تا شارع الساحه و از دیوار غربی حرم تا المناخه جزء مسجد شد.
از این قسمت بخشی به محل توقف خودروها اختصاص یافت و بخش دیگر را سرپوشیدند و با چراغهای پرنور همچنین بادبزنها و بلندگوهای مجهّز ساختند؛ بدین گونه مسجد شریف نبوی صلی الله علیه و آله برای زائران مسجد الرسول، از هر حیث آماده شد.
ص: 194
تصویر ص 98
سایهبانهای موقت دیگر از سمت دیگر
ص: 195
فصل ششم: مسجد شریف نبوی در عهد ملک فهد
اشاره
ص: 197
مقدمه
پس از آنکه در 21 شعبان سال 1402 ه. ملک فهد زمام امور مملکت سعودی را به دست گرفت. سایبانهای موقتی را، که در ناحیه غربی مسجد شریف نبوی بر پا شده بود، کافی ندانست؛ زیرا آنها نمیتوانستند چنانکه باید همه زوار و نمازگزاران را از گرمای آفتاب و سرمای زمستان حفظ نمایند.
در سفری که در ماه محرم سال 1403 ه. به مدینه نمود، دستوری صادر کرد که باید مساحت حرم شریف نبوی دهها برابر آنچه هست بزرگتر شود و برای این کار همه امکانات را مهیّا نمود تا مسجد به صورت وسیعترین و زیباترین مساجد عالم درآید. از این رو نقشههای تفصیلی رنگین تهیه کرد که اساس تغییر و تنظیم و تعمیر مسجد بود.
مهندسان و متخصصان برای اجرای فرمان، به کشیدن نقشهها به صورت منظم و سریع پرداختند. آنگاه یک
ص: 198
ص 204
مسجد النبی پیش از آخرین توسعه، که در شرق و غرب آن سایهبانهای موقّت دیده میشود.
کمیسیون در سطح وزارت، به ریاست خود و نیابت امیر عبدالمجید بن عبدالعزیز امیر منطقه مدینه منوره، تشکیل داد و کار هر روز و بدون درنگ آغاز شد و علاوه بر مسجد شریف نبوی، دیگر مساجد مدینه منوره نیز از نظر دور نگه داشته نشد؛ از جمله مسجد قُبا، و مسجد جمعه و مسجد قبلتین و مسجد میقات و غیر آن از مساجد تاریخی بجز مساجد سبعه مشمول توسعه و آبادانی شدند.
ص: 199
در تمام مدتیکه کار تعمیر وترمیم پیش میرفت، نه در شب نمازتعطیل شد و نه در روز. امروز مسجد شریف نبویبه زیباترین و شکوهمندترین صورت خود در تمام طول تاریخ جلوه میکند.
ص 205
ازدحام در مسجد النبی پیش از آخرین توسعه
شروع و چگونگی توسعه جدید
شروع و چگونگی توسعه جدید
در روز جمعه، نهم ماه صفر 1405 ه. بعد از نماز جمعه، اولین سنگ بنای توسعه جدید مسجد بر نهاده شد، و از لوح یادبودی که در جانب غربی روزن ابوبکر نصب شده بود، پرده برداری گردید و این نشانِ اجازت به اجرای نقشه بود. برای آنکه کار بهتر پیش رود کمیسیونی به
ص: 200
ریاست امیر عبدالمجیدبن عبدالعزیز، امیر منطقه مدینه منوره تشکیل، و اجرای این برنامه هم بر عهده مؤسسه بنلادن واگذار شد. رییس این مؤسسه شیخ بکر محمد بن لادن بود. او در روز شنبه 17 محرم سال 1406 ه. برنامه راتنفیذکرد. از این قرار:
توسعه و ترمیم ملک فهد عبارت است از احداث بنای جدیدی در کنار مسجد که از شمال و غرب و شرق متصل و محیط به آن بود به مساحت 82000 متر مربع که برای 137000 نمازگزار جای داشت و مساحت مسجد پیش از توسعه- چنانکه گفتیم- 16327 متر مربع بود؛ بدین گونه مساحت اجمالی مسجد بعد از توسعه 98500 متر مربع شد که برای 167000 نمازگزار جای داشت.
استفاده از پشت بام توسعه برای نماز، بعد از فرش کردن آن با مرمر که مقدار 67000 متر مربع شد و گنجایش 90000 نمازگزار را دارد. بنابراین گنجایش مسجد شریف نبوی بعد از توسعه به 257000 نفر رسید. و مساحت تقریبی آن به 165500 متر مربع رسید.
اما فضاهایی که محیط بر مسجد شریف نبوی بود مساحتشان 235000 متر مربع است. زمینش به مرمر و گرانیت در اشکال هندسی زیبا به شیوه اسلامی و رنگهای
ص: 201
مختلف زیبا پوشیده شده است و بخش بزرگی از آن را سایبانهایی است که به طور خودکار باز و بسته میشوند تا بر نمازگزاران هنگام نماز سایه افکنند.
ص 207
نقشه همه توسعههای مسجد شریف نبوی
مساحت این سایبانها 135000 متر مربع است وگنجایش 250000 نفر را دارند و اما اگر تمام ظرفیت را حسابکنیم میتواند 450000 نفر را در برگیرد و این شمار تا 700000 هزار هم میرسد و در اوقات ماه مبارک رمضان و حج و عمره و هنگام اوج جمعیّت تا یک میلیون نفر هم میتوانند به نماز بایستند.
مکانهایی برای وضو گرفتن و دستشویی پیوسته به
ص: 202
محل توقف خودروها در زیر زمین است. این عرصهها اختصاص به پیادگان دارد و خودروها نمیتوانند به آنها داخل شوند. اطراف آن رادیوارها و دربندها از هر سو احاطه کرده و به وسیله 120 نور افکن که بر پایههای رخامی قرار دارند روشن میشود.
آن قسمت از زمین هم که بین مسجد قدیم و توسعه اوّل سعودی قرار دارد با 12 سایبان بزرگ به همان ارتفاع سقف دیگر سایبانها هر یک به مساحت 306 متر مربع که به طور خودکار باز و بسته میشوند، پوشیده شده و این به خاطر آن است که نمازگزاران را از تابش خورشید و باران حفظ کند.
بدین سان مسجد شریف نبوی به صورت پر شکوهترین و عظیمترین بناهای روی زمین گردید و در این توسعه اخیر پنج برابر بر سطح آن افزوده شد. این امر ایجاب میکرد که خانهها و اراضی همجوار را از صاحبانشان بخرند و خراب کنند. مساحت این خانهها حدود 100000 متر مربع بود.
در مجموع هزینهای که دولت برای این توسعه پرداخت سی میلیارد ریال سعودی بود.
عرض عرصههایی که محیط به مسجد شریف نبوی است بین 100 و 150 متر است و این از جهت شمالی و
ص: 203
غربی و جنوبی است ولی در جانب شرقی خیابانی را که میان مسجد و ساختمانها و بقیع قرار دارد به حال خود باقی نهادند؛ زیرا ممکن نبود چیزی از بقیع کاسته شود، بلکه از سمت شمال و مشرق و جنوب بخشهای بزرگی به بقیع افزوده شد.
همچنین برای انتقال نمازگزاران به پشت بام مسجد پلههای برقی متحرک کار گذاشتهاند.
در توسعه دوم شش مناره جدید ساخته شد که ارتفاع هر یک 104 متر است؛ یعنی 32 متر بیش از ارتفاع منارهها در توسعه اول سعودی. بنابراین مسجد پس از توسعه دوم دارای ده مناره گردید. منارههای جدید به گونهای ساخته شدهاند که با منارههای پیشین هماهنگی داشته باشند.
ص 209
منارههای جدید و پیشین مسجدالنبی
طول تونل خدمات، 7 کیلو متر و عرض آن از درون 10/ 6 متر است و ارتفاع آن 10/ 4 متر است. سراسر آن از
ص: 204
بتون مسلح است. حاوی دو لوله برای نقل آب سرد.
قطر هر لوله 90 سانتی متر. امکان نصب دو لوله دیگر هم در درون تونل هست که در صورت نیاز مبرم از آنها استفاده کنند. در این تونل 31 غرفه تهویهاست همراه با خنک کنندههای لازم.
دیگر از تأسیسات، ایستگاه مرکزی خنک کردن آب است و پایگاههای برق و توقفگاههای خودروها که هر یک با استفاده از تمام امکانات فناوری ساخته شدهاند تا زائران مسجد شریف نبوی از هر حیث در آسایش باشند.
در توسعه مرحله دوم سعودی برای مسجد شریف نبوی هفت مدخل اصلی تعبیه گردیده. سه مدخل در ناحیه شمالی توسعه و دو مدخل در دو ناحیه شرقی و غربی.
هر مدخل را پنج در در کنار یکدیگر است، هر یک به عرض سه متر ولی در دو طرف آنها دری است به عرض شش متر، بدین طریق شمار درهای هر یک از مدخلهای اصلی به هفت میرسد. مدخل ملک فهدبن عبدالعزیز در وسط ناحیه شمالی بخش توسعه یافته است، بر سر این مدخل هفت گنبد بتونی است و در هر طرف آن منارهای است به بلندی 104 متر، به طور کلی حرم شریف نبوی را
ص: 205
83 در است که عرض مجموع آنها تقریباً 340 متر است و بلندی هر در 6 متر است.
توسعه مسجد شریف نبوی در وهله دوم در عصر حاضر نسبت به گذشته از این امتیازات برخوردار است:
1- استفاده از یک زیرزمین به عمق 5/ 4 متر و به وسعت 79000 متر مربع برای وسایل تهویه و تلطیف محیط. این زیرزمین 8 در دارد.
2- ساختن پلههای برقی برای کمک به نمازگزاران در رسیدن به پشت بام که برای نماز مهیا شده، همان گونه که در حرم شریف مکی برای نماز در مواقع حج وجود دارد.
3- احداث سقف متحرک برای پوشش 27 موضع که طول ضلع هر یک از آنها 18 متر است. این سقفها به نیروی برق باز و بسته میشود.
4- افزوده شدن مئذنهها، از چهار مئذنه در توسعه وهله اول، به ده مئذنه در حال حاضر. بلندی هر مئذنه از روی زمین تا هلال بالای آن 104 متر است.
5- تهویه نیکو و مناسب؛ به گونهای که هوای خنک از دریچههایی که بر ستونها استوار شده به درون میآید.
6- ساختن تونل خدمات از زیرزمین در توسعه جدید به طول 7 کیلو متر و عرض 10/ 6 متر و ارتفاع 10/ 4 متر
ص: 206
جهت رساندن آب خنک و برق اضطراری به قدرت 125000 کیلو وات به مسجد شریف نبوی.
7- توقفگاه خودروها که گنجایش 4444 خودرو دارد.
این توقفگاه در زیرزمین است و از همه خدمات لازمه برخوردار.
8- این امر باعث شد که اطراف حرم آباد شود و دامنه آبادیها تا درون مدینه هم کشیده شود.
9- بازارها و مراکز بزرگ بازرگانی و مجتمعهای مسکونی ساخته شده.
10- مرکز مدینه را به اطراف مسجد شریف نبوی تغییر داد.
11- در اطراف مسجد شریف نبوی ساختمانهای مرتفع احداث شد.
12- به طور کلی نقشه مدینه تغییر کرد و شهر از چهار طرف گسترش یافت.
13- میدانهای بزرگی در اطراف مسجد احداث شد.
14- از حیث معماری در شهر تحوّلی پدید آمد.
15- در روزهای خاص تعداد بیشتری برای نمازگزاردن در حرم نبوی گرد آمدند و وسعت مسجد جوابگوی آن جمعیت گردید.
ص: 207
توسعه عمارت مسجد شریف نبوی در طول تاریخ:
الف: پیش از توسعه سعودی در وهله اول
ب: بعد از توسعه سعودی در وهله اوّل
ج: توسعه در عصر ملک فهد
شرحالفبجتوضیحات
1 مساحت عمارت مسجد شریف 985001650010300 متر مربع نبوی
2 مساحت پشت بام برای نماز 000 000 000 67 متر مربع
3 مساحت میدانهای محیط به مسجد 000 000 000 235 متر مربع
4 مجموع مساحتها 300 010 650 001 005 4 متر مربع
5 گنجایش برای نمازگزاران 000 017 800 002 500 6 تا یک میلیون هنگام اوج جمعیت
6 شمار مئذنهها 1045
7 ارتفاع مئذنهها 1057260 متر طول
8 شمار توقفگاههای خودروها 000 000 444 4 (در زیرزمین)
9 شمار محلهای وضو 000 000 800 6
10 شمار محلهای شست و شو 000 000 500 2 (مثل حمام)
11 شمار پلههای ثابت 000 000 18
12 شمار پلههای متحرک 000 000 4
ص: 208
13 محل تهویه 000000 جایگاه ظرفیت بیش از مرکزی 25000 تن
14 سقفهای متحرک 27000000
15 شیرهای آب آشامیدنی 560000000
16 تونل خدمات 1000000 به طول 7 کیلومتر و عرض 10/ 6 متر
پایان بنا در توسعه مسجد شریف نبوی:
در روز جمعه، یازدهم ماه ذوالقعده سال 1414 ه.
ملک فهد بن عبدالعزیز به مسجد شریف نبوی آمد و پس از نطقی، آخرین سنگ بنای توسعه در زمان خود را نصب کرد و کار به پایان آمد. (1) 20
1- ناجی محمدحسن عبدالقادر الانصاری، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، تلخیص: رضا مختاری، مسجد شریف نبوی صلی الله علیه و آله، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 5، 1385.